بانک دانلود کتب و مقالات علمی مدیریت و حسابداری

بانک دانلود کتب و مقالات علمی مدیریت و حسابداری

پابگاه علمی مدیریت ، حسابداری و اقتصاد

بانک دانلود کتب و مقالات علمی مدیریت و حسابداری

پابگاه علمی مدیریت ، حسابداری و اقتصاد

مشخصات بلاگ

پایگاه کتاب و مقالات علمی کلیه گرایشهای مدیریت ، حسابداری و اقتصاد

کلمات کلیدی

دانلود رایگان مقاله مدیریت

دانلود رایگان مقاله مدیریت اسلامی

دانلود رایگان مقاله مدیریت و حسابداری

دانلود رایگان مقاله مدیریت بازرگانی

رهبری

دانلود رایگان مقاله تجارت الکترنیک

دانلود رایگان مقاله مدیریت صنعتی

دانلود رایگان کتاب مدیریت و حسابداری

دانلود رایگان مقاله اقتصاد

دانلود رایگان مقاله مدیریت توسعه

اقتصاد فضای مجازی

دانلود رایگان مقاله مدیریت ریسک

دانلود رایگان مقاله مدیریت بحران

دانلود مقاله نحوه تبلیغات اینترنتی

دانلود رایگان مقاله آینده پژوهی

دانلود رایگان مقاله تبلیغات اینترنتی

دانلود رایگان مقاله بانکداری الکترونیک

دانلود رایگان مدیریت جهانگردی و مدیریت فرهنگی

دانلود رایگان مقاله مهندسی ارزش

دانلود مقاله پژوهشی

دانلود رایگان مقاله مدیریت شهری

پرسشنامه مدیریتی

دانلود رایگان مقاله آی اس آی isi

دانلود رایگان جزوات مدیریت و حسابداری

دانلود رایگان مقاله مدیریت سازمانی

بازمهندسی در نظام تنظیم بازار

مقاله انگلیسی مدیریت با ترجمه رایگان

دانلود کتاب مدیریت استراتژیک فرد آر دیوید

دانلود رایگان مقاله انگلیسی با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقالات فارسی مدیریت

آخرین مطالب


چکیده مقاله تصویرپردازی از آینده براساس اندیشه‌ها و آثار شهدا: مورد مطالعه ویژگی‌های جامعه آرمانی
چکیده مقاله تصویرپردازی از آینده براساس اندیشه‌ها و آثار شهدا: مورد مطالعه ویژگی‌های جامعه آرمانی

................................................................................................
موضوع: مدیریت اسلامی
استاد راهنما: علی‌اصغر پورعزت
استاد مشاور: غلامرضا گودرزی
پدیدآور:  یاوری، وحید
سال تحصیلی: تابستان ‎??
دانشگاه:  امام صادق علیه السلام
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir

چکیده: آینده‌پژوهی، دانش (شکل بخشیدن به آینده) به گونه‌ای آگاهانه و فعالانه است که می‌تواند بذر رویاها آرزوها و آمارهای نجیب و اصیل یک ملت را باور کند. مهمترین هدف آینده‌پژوهی ایجاد تصویری از آینده است تا به بهبود آن بیانجامد. تصویرپردازی از آینده یک استراتژی مناسب برای اقدام در سیستم‌های اجتماعی است که از طریق ایجاد آگاهی و بصیرت با همنوا ساختن آحاد جامعه و هماهنگ کردن رفتار عناصر اجتماعی زمینه مناسبی را برای تحقیق اهداف اجتماعی پدید می‌آورد. یکی از حقوق گذشتگان بر ما، توجه به آراء و برنامه‌های ایشان برای ساختن آینده جامعه است. گذشتگانی که شهدا از جمله موثرترین آنها بوده‌اند. شهدایی که در راه حفظ استقلال و آزادی کشور را آزادانه و آگاهانه برگزیده‌اند. همواره حرکت آگاهانه سالک مستلزم داشتن طرحی از مسیر و تصویری از مقصد در اندیشه اوست. بر این اساس سوال پژوهش این است که شهدا چه تصویری از آینده در ذهن خویش داشتند که جان خود را این چنین مشتاقانه در راه تحقق آن فدا ساختند. قابل تامل است که مهمترین حق شهدا بر ما حفظ حرمت آن راه طی شده و استفاده از آن تصویر مطلوب برای ترسیم آینده جامعه است. پایمردی در راه شهدا و حفظ حرمت ایشان مستلزم بازشناسی راه و بازسازی تصویر ذهنی آنها از آینده مطلوب است تصویری که می‌توان ویژگی‌های آن را در میان وصیتنامه‌هایشان بازیافت. بیانیه‌هایی که فرآوری آیندگان قرار دارد و بر عامه مردم در نسل‌های پیاپی اتمام حجت می‌کند. آزمون فرضیه‌های اصلی این تحقیق موید آن است که شهیدان از آینده مطلوب تصویری فوق فعال، حق‌مدار، عینی و معرف (نمونه اعلی جامعه بشری) بوده‌است. روش مورد استفاده در این تحقیق تحلیل منطقی جملاتی برگزیده از وصیت‌نامه‌های دانشجویان شهید دانشگاه امام صادق(ع) و دانشگاه تهران به گونه‌ای که با تدوین مجموعه‌ای از گزاره‌های مفهومی فرازمانی و فرامکانی بتوان برای ترسیم آینده مطلوب از نظر ایشان همت گمارد..........................

چکیده مقاله تصویرپردازی از آینده براساس اندیشه‌ها و آثار شهدا: مورد مطالعه ویژگی‌های جامعه آرمانی

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

 دانلود مقاله رویکرد نهج البلاغه به فرآیند تصمیم گیری

 دانلود مقاله رویکرد نهج البلاغه به فرآیند تصمیم گیری

..................................................................
موضوع: مدیریت اسلامی
استاد راهنما: حسن عابدی جعفری
استاد مشاور: محمد دشتی
پدیدآور:  نجف زاده تربتی، محمد
سال تحصیلی: ‎????
دانشگاه:  امام صادق علیه السلام
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir

چکیده: این پایان نامه با عنوان " رویکرد نهج البلاغه به فرآیند تصمیم گیری " در شش فصل ارائه شده است. فصل اول به بررسی طرح و کلیات تحقیق اختصاص دارد. فصل دوم ، عوامل و شرایط شکل گیری نظریه رفتار اداری و جایگاه این نظریه در میان نظریات علم مدیریت را مورد بررسی قرار می دهد. همچنین دلیل توجه سایمون در مطالعات گسترده خود، به مقوله تصمیم گیری را بررسی می کند. فصل سوم به بررسی ابعاد فراتئوریک نظریه رفتار اداری می پردازد. یعنی چهار مبحث معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و وظیفه شناسی مورد مطالع قرار می گیرد. نتیجه ای که این فصب دارد این است که، نظریه رفتار اداری محصول نوعی نگرش خاص به حقیقت ( معرفت)، هستی ، انسان، وظیفه و مقولات مشابه است. همچنین در فصلهای دوم و سوم توجه لازم به آموزه هاهی مکتب پوزیتویسم منطقی که نظریه رفتار اداری از آن سرچشمه گرفته، شده است. فصل چهارم به استخراج عناصر اصلی نظریه رفتار اداری و بررسی الگوی پیشنهادی سایمون برای تدوین اصول اداری اختصاص دارد. فصل پنجم به ارزیابی عناصر اصلی این نظریه، از دیدگاه نهج البلاغه می پردازد. در این فصل با ارائه شواهد متعدد از نهج البلاغه نشان داده ایم که این عناصر تایید نمی شوند. فصل ششم، به نتیجه گیری و ارائه پشنهادات پرداخته است...............................

 دانلود مقاله رویکرد نهج البلاغه به فرآیند تصمیم گیری


  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

چکیده مقاله نظام کنترل و نظارت دراسلام (مطالعه تطبیقی با مدیریت علمی) با تاکید بر حکومت امیر المؤمنین(ع)

چکیده مقاله نظام کنترل و نظارت دراسلام (مطالعه تطبیقی با مدیریت علمی) با تاکید بر حکومت امیر المؤمنین(ع)

...........................................................................................
موضوع: مدیریت اسلامی
استاد راهنما: سید مهدی الوانی
استاد مشاور: نقی پورفر
پدیدآور:  سجادی، سید علی
سال تحصیلی: ‎????
دانشگاه:  امام صادق علیه السلام
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir

چکیده: هدف از نگارش پایان نامه معرفی نظام جامع کنترل بر اساس مبانی فکری و ارزشی اسلام و ارایه اصول کنترل و نظارت در اسلام در دو بخش اصول ارزشی و اعتقادی و اصول کاربردی ( در مدیریت ) می باشد لذا سعی در پاسخ یابی به سوالاتی چون : نظام کنترل و نظارت مطروحه در متون مدیریت چه محدودیتهایی دارد؟ اعتقادات و ارزشهای اسلامی در زمینه کنترل و نظارت چیست ؟ روشهای موجود در اسلام برای تحقق یک نظام کنترل و نظارت جامع کدام است ؟ خود کنترلی چیست ؟ چگونه تحقق می یابد و ابزارهای تحقق آن در نظام ارزشی اسلام چیست ؟ را دارد . براساس فرضیه های تحقیق ، خدا را حاضر و ناظر دانستن در نظام کنترلی در اسلام یکی از اجزاء است اعتقاد به معاد و جزاء و پاداش اعمال در جهان آخرت در نظام کنترلی در اسلام یکی از اجزاء است و میزان شدت کنترل و نظارت در نظام کنترل اسلامی رابطه مستقیم با میزان قدرت و مقام شخص ( کنترل شونده ) دارد . تحقیق حاضر که به روش کتابخانه ای انجام یافته مشتمل بر چهار فصل است . فصل اول به بیان کلیات و روش تحقیق می پردازد در فصل دوم ادبیات کنترل و نظارت در متون مدیریت بررسی می شود که شامل ‎? بخش می باشد که بخشهای ‎? تا ‎? مربوط به مفهوم ، فرآیند و روشهای کنترل می باشد و در بخش های ‎? و ‎? سعی در کشف مبانی فکری و پیش فرضهای کنترل در متون مدیریت شده است و از این روبه بررسی نظریه های رفتاری مدیریت و تئوریهای سازمان و مدیریت در خصوص موضوع کنترل ، پرداخته است . فصل سوم به شرح و توصیف نظام کنترل و نظارت در اسلام می پردازد که در چهار روش کلی نظارت مدیران و حاکمان بر مردم و کارکنان ، خودکنترلی ، کنترل مردم و کارکنان بر حاکمان و مدیران و کنترل عمومی بیان شده است که هر یک در قالب دو زیر بخش ارزشها و عقاید اسلامی و اصول و کاربردی و تمهیدات عملی اسلام بررسی شده است البته همانطور که از سوالهای اصلی و فرضیه های تحقیق بر می آید در این فصل به کنترل مدیران بر کارکنان و خود کنترلی با تفاضیل بیشتری پرداخته می شود . براساس نتایج حاصل از تحقیق نظارت الهی ، حاکمیت اصل توحید در فرد و جامعه اصل معاد و جزای کامل اعمال انسان در جهان آخرت و زندگی ابدی و متکامل او ، تاثیر اعمال آگاهانه و اختیاری در سعادت و شقاوت انسان ، کرامت و ارزش انسان ، محوریت انسان و سعادت او ، مسئولیت الهی مدیران و زیردستان ، تقوا و جمع گرایی و اهمیت جمع و جماعت مومنین بعنوان پیش فرضها و مبانی کنترل در اسلام است و هماهنگی غایی اهداف ، اصالت خودکنترلی ، اصالت کنترل پیشگیرانه ، تناسب شدت کنترل با نیزان قدرت و مقام زیردستان ، اعتماد به کارکنان در عین نظارت و حساب کشی ، اولویت از بین بردن زمینه های انحراف ، اهمیت و لزوم گزینش صحیح بر مبنای صلاحیت و اهمیت و توجه به نقش صحیح و بر مبنای صلاحیت و ویژگیها و اصول کاربردی نظام کنترل در اسلام است ..........................

چکیده مقاله نظام کنترل و نظارت دراسلام (مطالعه تطبیقی با مدیریت علمی) با تاکید بر حکومت امیر المؤمنین(ع)

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

چکیده مقاله طراحی مدل مفهومی مدیریت بحران در دوران هشت سال دفاع مقدس (با تاکید بر عملیات‌های والفجر ‎? و کربلای ‎?)

چکیده مقاله طراحی مدل مفهومی مدیریت بحران در دوران هشت سال دفاع مقدس (با تاکید بر عملیات‌های والفجر ‎? و کربلای ‎?)

.......................................................................................................
موضوع: مدیریت اسلامی
استاد راهنما: غلامرضا گودرزی
استاد مشاور: احمد سیاف‌زاده
پدیدآور:  حیدری، مصطفی
سال تحصیلی: پاییز ‎1386
دانشگاه:  امام صادق علیه السلام
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir

چکیده: اداره موفق هشت سال دفاع مقدس دوران سراسر افتخاری است که ذهن هر ناظر کنجکاوی را متوجه خود می‌سازد. به راستی مدیریت عملیات‌های دفع مقدس و الگوی مدیریت بحران آن چیست که توانست اینچنین قدرتمندانه و افتخار آمیز ایران را از این تجاوز عظیم پیروزمندانه حفظ کند. طراحی اجرا و سازماندهی عملیات کربلای پنج و درهم شکستن دژهای شرق شهر بصره و عبور تاریخی رزمندگان اسلام از رود خروشان اروند در عملیات والفجر هشت هنوز به عنوان یک معمای مدیریتی باقی مانده است. و این پرسشی است که آن به صورت کاملا علمی عرضه نشده است و توصیف این پدیده در قالب یک مدل مفهومی در دانش مدیریت حداقل اقدامی است که در این زمینه می‌تواند انجام پذیرد. در این پایان‌نامه سعی شده است بر اساس مدل‌های مختلف مدیریت بحران یک مدل انتخاب و با توجه به اسناد و مدارک و گزاره‌های مدیریتی این دو عملیات و براساس روش تجزیه و تحلیل رویش نظریه مدل مفهومی مدیریت بحران دوران دفاع مقدس با تاکید بر دو عملیات والفجر هشت و کربلای پنج استخراج شود. مدیریت بحران‌های کشور در همه زمینه‌ها امری نیست که به توان به سادگی از کنار آن گذشت و استفاده از الگویی که منحصر به فرد است و در خود ایران تمامی گزاره‌های آن انجام شده و با بافت فرهنگی ارزشی و مدیریتی ما نیز سازگاری تام دارد در این زمینه بسیار کارساز خواهد بود و راهگشای خوبی برای مدیریت بحران‌های کشور در آینده می‌باشد. اگر چه این مدل در دوران دفاع مقدس صورت پذیرفته است ولی اگر این الگوی مدیریتی در هر عرصه‌ای با ویژگی‌های خاص خود به کار گرفته شود میزان موفقیت و کارآمدی را مثل دوران دفاع مقدس بالا می‌برد.................

چکیده مقاله طراحی مدل مفهومی مدیریت بحران در دوران هشت سال دفاع مقدس (با تاکید بر عملیات‌های والفجر ‎? و کربلای ‎?)

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

دانلود چکیده مقاله ارزیابی نظام تصمیم‌گیری استراتژیک فرهنگی حوزه هنری براساس ارزشهای اسلامی

دانلود چکیده مقاله ارزیابی نظام تصمیم‌گیری استراتژیک فرهنگی حوزه هنری براساس ارزشهای اسلامی

.............................................................................................................
موضوع: مدیریت اسلامی
استاد راهنما: عباس مقبل باعرض
استاد مشاور: مهدی خاموشی
پدیدآور:  نظری، ابوالفضل
سال تحصیلی: تابستان 1386
دانشگاه:  امام صادق علیه السلام
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir

چکیده: امروزه مسئله نقش و اهمیت موضوع فرهنگ و هنر در مسیر تعالی، رشد و پویایی نظام‌ها و جوامع مختلف به عنوان موضوعی مورد پذیرش، قابل توجه و تدقیق است. به این ترتیب نیاز جامعه امروز ایران به اقدامات و فعالیت‌های فرهنگی هنری مورد تائید و نقش تصمیمات استراتژیک فرهنگی صحیح از یک طرف و اهمیت ارزیابی تصمیمات فرهنگی اتخاذ شده در نهادهای فرهنگی و هنری جامعه، از طرف دیگر در کنار مسئله پذیرش نقش و جایگاه حوزه هنری در نظام فرهنگی کشور، به عنوان یک نهاد اثرگذار فرهنگی، بیانگر ضرورت انجام این پژوهش است. فرهنگ را مجموعه‌ای از آداب رسوم، عقاید، ارزشها، هنجارها، رفتارها، و ... می‌دانند که جوامع را در برگرفته است. هنر نیز به عنوان جزئی از فرهنگ هم بر آن تاثیر می‌گذارد و هم از آن تاثیر می‌گیرد. از آنجا که موصوع فرهنگ و هنر مقوله‌ای بلند مدت است، و مشاهده تاثیرات فعالیت‌های فرهنگی و هنری عملا" نیازمند گذر زمان است ناگریز تصمیمات در این عرصه باید با رویکرد بلند مدت اتخاذ گردند. این پژوهش پس از شناسایی دوره‌های مختلف تصمیم‌گیری در حوزه هنری و احصاء تصمیمات اتخاذ شده در هر یک از دوره‌ها به ارزیابی آنها براساس ویژگی‌های تصمیمات استراتژیک در حوزه فرهنگ و هنر می‌پردازد ویژگی‌های که به تائید خبرگان و کارشناسان عرصه مدیریت استراتژیک و مدیریت اسلامی رسیده باشد. پس از آن باید به ارزیابی این مسئله پرداخت که تصمیمات اتخاذ شده در هر یک از دوره‌های تصمیم‌گیری حوزه هنری تا چه میزان در جهت تحقق حداقل یکی از اهداف آن بوده است. به این ترتیب با تشکیل یک ماتریس که در آن تصمیمات اتخاذ شده در هر یک از دوره‌های تصمیم‌گیری حوزه هنری بر اساس ویژگی‌های تصمیمات اسلامی و ویژگی‌های تصمیمات استراتژیک فرهنگی و اهداف حوزه هنری می‌شوند می‌توان به نتایج نهایی دست یافت...................

دانلود چکیده مقاله ارزیابی نظام تصمیم‌گیری استراتژیک فرهنگی حوزه هنری براساس ارزشهای اسلامی

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

چکیده مقاله بازنگری در تعریف تبلیغات بازرگانی مبتنی بر تعلیم اسلامی

چکیده مقاله بازنگری در تعریف تبلیغات بازرگانی مبتنی بر تعلیم اسلامی

....................................................................................................
موضوع: مدیریت اسلامی
استاد راهنما: محمد هادی همایون
استاد مشاور: مصباح الهدا باقری کنی
پدیدآور:  سعیدی، اکبر
سال تحصیلی: پاییز ‎????
دانشگاه:  امام صادق علیه السلام
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir

چکیده: ساختار کنونی تبلیغات بازرگانی، صورت، محتوا، انواع و نیز آثار و تبعاتی دارد که در محک آداب، اخلاق و موازین موجود در آموزه‌های اسلامی، مورد نقد و نظر گرفته است. با فرض این که چنین وضعیتی، ریشه در شکل گیری این پدیده در چارچوب فرهنگی و اجتماعی جوامع صنعتی و عصر مدرنیته داشته، اولین گام در طراحی و استقرار ساختار جدیدی از تبلیغات بازرگانی در چارچوب فرهنگ و تفکر اسلامی، مساله‌ی بازشناسی عناصر، مولفه‌ها و اصول آن (به طور کلی، ساختار آن) در وضعیت موجود تلقی شده است. پژوهش حاضر، با پرداختن به این مساله، در صدد است. جریان تغییر و اصلاح در ساختار تبلیغات بازرگانی را در چارچوب تفکر اسلامی آغاز کند: لذا سعی شده است تا با گردآوری، تدوین و گزارش بررسی تحلیلی و تاریخی مرتبط با موضوع و با توضیح و تبیین آن، جایگاه این پژوهش در میان این جریان تعیین شود. در نهایت، به آن دسته از اصول و اهداف ساختاری تبلیغات بازرگانی مطرح در متون علمی حاضر، که با فرهنگ اسلامی مغایرت داشته، اشاره شده و با توجه به دو رویکرد جزئی و کلی در طراحی ساختاری مطلوب برای این پدیده، نکات و پیشنهاداتی ارائه گردیده است........................................

چکیده مقاله بازنگری در تعریف تبلیغات بازرگانی مبتنی بر تعلیم اسلامی

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

دانلود مقاله مصادیق مدیریت اسلامی و نقش آن در تولید علم

دانلود مقاله مصادیق مدیریت اسلامی و نقش آن در تولید علم

.......................................................................................
مولف/مترجم: محمد علی مجرب و فاطمه معتمدی
موضوع: مدیریت اسلامی
سال انتشار(میلادی): 2005
وضعیت: تمام متن
منبع: کتاب مجموعه مقالات نخستین کنگره بین المللى - دانشگاه آزاد اسلامى
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir
چکیده:
فرآیند مدیریت از جمله مسائل بسیار مهم جوامع بشری است و از آنجائیکه انقلاب اسلامی ایران حاکمیت اصول و ارزشهای الهی بر محیط اجتماعی از جمله نهادها و سازمانهای مربوط به آن را ضروری ساخته است ، بنابراین تبیین رسالت مراکز علمی و پژوهشی بویژه مدیریت اسلامی در تحقق اهداف نهضت تولید علم یکی از آرمانهای بسیار مهم این نظام محسوب می شود .
بنابراین در راستای تحقق به این اهداف و در جهت ارتقاء سطح دانش و تولید علم و تبیین نقش مدیریت اسلامی دانشگاه ها در گسترش دانش و در جهت عمل به رهنمودهای مقام معظم رهبری و تأکید ایشان بر ضرورت راه اندازی نهضت علمی این مقاله با عنوان «مصادیق مدیریت اسلامی و نقش آن در تولید علم» در یک مقدمه و سه فصل تنظیم شده است .
واژگان کلیدی : تولید علم ، مدیریت اسلامی ،مراکز آموزشی .

مقدمه
مقدمه شامل کلیات و اهداف مصادیق مدیریت اسلامی در منابع علمی است

فصل اول
مدیریت و اهمیت آن در مراکز آموزشی
الف ) معنی مدیریت :
مدیر در لغت از کلمه «دَوْرْ» به معنی گرداننده ، آنکه می گرداند آمده است (1) و در اصطلاح اداره کننده اداره یا مؤسسه و مکانی را گویند ، ولی امروز با پیشرفتهای سریع سازمانهای انسانی که در اثر گسترش تمدن و آشکار شدن نیازهای فراوان برای زندگی کردن به وجود آمده است ،‌مدیریت غیر از معنای لغوی ،‌به مفهوم «هدایت کردن» یا به کارگیری مجموعه ای از آگاهیها و توانائیها شکل یافته است که بدین وسیله ،‌فرد با ایحاد هماهنگی در سازمان ، بازده آن را افزایش می دهد . (2)
مدیریت در مفهوم «هدایت کردن» امروزه به صورت یک تخصص جلوه گر شده و از فلسفه ، روش و فن خاصی برخوردار است ، و بهمین خاطر در دنیای پیشرفته کنونی به انواع مختلف مدیریت از جمله مدیریت بازرگانی ،‌مدیریت صنعتی ، مدیریت آموزشی ، مدیریت سیاسی و … بر می خوریم که هر یک در حوضه مدیریت خود اهمیت ویژه ای دارد .
از این جهت است که برخی مدیریت را عبارت از فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تأمین هدفهای سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده مؤثر و کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر ، می دانند. (3)
بنابراین مدیریت عبارت است از علم و هنر یافتن به کار گماردن شایسه‌ترین افراد ،‌تلفیق مساعی فکری و هماهنگ کردن این مساعی در جهت هدف یا هدفهای مورد نظر یک سازمان .

ب ) اهمیت مدیریت :
یکی از دانشهای بی شمار عصر حاضر که همه دولتها به آن توجه دارند ، علم مدیریت است که حیطه وسیعی یافته و مانند همه علوم دیگر قابل تعلیم و تعلم است . این دانش دارای زبانی ویژه و فرهنگی مستقل ، که برای بدست آوردن آن باید به فرهنگ و زبان آن آشنایی لازم پیدا کرد ، در غیر این صورت انتظار بهره مندی از این علم نمی رود و باید مدیریت سنتی را به مدیریت مدرن امروز تبدیل کرد . بویژه برای مدیران مراکز علمی و دانشگاهی این نظام که داعیه رهبری جهان اسلام را پس از قرنها و با زحمات زیادی به لطف و خواست خداوند متعال پیدا کرده اند ، به علم مدیریت برای تنظیم و پیشبرد آرمانهای مقدس اسلام و سنت رسول الله (ص) کمتر از نیاز به علوم دیگر نیست ، بویژه در زمانی که همه نیروهای اسلامی و علاقمند ما برای یک جهش بزرگ بسیج شده اند . (4)
از طرف دیگر رویارویی کشور ما با استکبار جهانی ایجاب می کند و هر چه سریعتر به دانشهای جدید دست یابیم و به ارزشهای بسیار عمیق و پر محتوای اسلام تمسک جسته و آن دو را در هم آمیخته و با توجه به رعایت تمام شئونات و دستورالعملهای شریعت و مدیریت اسلامی بتوانیم ترفندها و نیرنگ های شیطانی را که برای شکست ما طرح می کنند ، خنثی کنیم . در چنین شرایطی ، مدیران باید برای پشتیبانی دقیق سیاست ها و ترفندهای اهریمنان و راههای مقابله با آنها آمادگی داشته باشند . (5)
اهمیت مدیریت بویژه مدیریت اسلامی در منابع علمی بر هیچ کس پوشیده نیست ، نظر سنجی ها نشان میدهد که در چهار دانشگاه آزاد اسلامی در شمال خراسان 71% دانشجویان و 93% کارکنان و 69 % اعضای هیئت علمی از نحوه مدیریت هایی که ارزشی بودند و شئونات اسلامی در این دانشگاه ها بیشتر رعایت می شده است ، رضایت دارند . در همین راستا تولید علم و شرکت اعضای هیئت علمی این دانشگاه ها در همایشهای مختلف بیشتر بوده است . (6)
البته مدیریت به مفهوم امروزی ، خاص قرون اخیر است . توسعه صنایع و پیدایی و گسترش سازمانهای مختلف ، مسائلی را به وجود آورد که حل و فصل آنها به مدیر علمی و جهان بینی مدیریت نیاز داشت . بر همین مبنا ، امروزه تحقیقات علمی در زمینه های مدیریت ، بخش وسیعی از تحقیقات و مطالعات اجتماعی را به خود اختصاص داده است و دانشمندان و پژوهشگران دانش مدیریت در سراسر جهان نظریه های گوناگونی را با تکیه بر مشرب فکری خود پیشنهاد و ارائه کرده‌اند .
از جمله این نظریه ها سه دیدگاه مدیریتی مطرح شده است که عبارتند از (7) :
دیدگاه نخست آن است که می گوید مدیریت می تواند حداقل تا حدودی ، از علوم دقیقه شمرده می شود ، و وسیعاً بر پایه های محاسبه های ریاضی قرار گیرد که «فردریک تیلور» و پیروانش در اعتبار بخشیدن و جنبش مدیریت علمی این نظریه سهم فراوانی دارند .
دومین مکتب عمده مدیریت امروزی ، مکتب رفتاری (behavioral) است ، و بر پایه این نظریه مدیریت بیش از هر چیز بر بسط روابط صحیح بین افراد واقع است . بدین معنی که برای رسیدن به اهداف مورد نظر مدیریتی باید روابط انسانی و معقولی بین افراد آن سازمان و یا اداره برقرار شود .
نظریه سوم در واقع حول نظریه های هنری فایول (Henri fayol) درباره اداره کردن یک سازمان می باشد و این نظریه به علم اداره کردن نیز شهرت یافته است .(8)
هر چند دانشمندان علم مدیریت در قرن اخیر ، تمام روشها و قاعده های این علم را شرح کرده اند ، اما در کتاب آسمانی ما قرآن کریم و همچنین در تعالیم اسلامی و سیره نبوی ، اصول کلی مدیریت و رهبری مطرح شده است که نحوه هدایت و سرپرستی را ترسیم و مشخص می کند .
امروزه تقریباً در همه نظامها و بویژه ایران اسلامی نیاز به مدیریت و رهبری در همه زمینه ها و فعالیتهای اجتماعی و بخصوص مراکز علمی و دانشگاهای محسوس است و نگرش مثبتی در به کارگیری روشهای مؤثر و مدیریت اسلامی وجود دارد که در بحث بعدی چند نمونه از این نوع نگرش به مدیریت و رهبری جامعه از دیدگاه اسلام از نظر می گذرد .

فصل دوم
مصادیق مدیریت اسلامی
الف) تجلی مدیریت اسلامی در رهبری پیامبر اکرم (ص) :
براستی اصول و شیوه های حکومت نبی اکرم حضرت محمد(ص) به عنوان یکی از مصادیق بارز مدیریت اسلامی و به عنوان اساسی ترین راه گشا و اصول کاربردی مدیران نظام اسلامی ما محسوب می شود ،‌ از آنجائیکه اندیشه دینی که از زبان پیامبر(ص) مطرح شده شد بر خلاف زندگی قبیله ای که تربیت افراد را در چارچوب های محدود شکل می داد ، افراد را فراتر از محدودیت های قومی تربیت می کرد .
آن حضرت در دوران سیزده ساله درگیری با نظام جاهلی ، به جای این که از راه غلبه و قهر اقدام کند از طریق ایجاد روحیه اخوت میان مسلمانان ، همدلی به وجود آورد و به مرور زمان بر مبانی اشتراک در جهان بینی توحیدی و توافق بر سر رفتارهای اخلاقی ، تردید در نظام باصطلاح سیاسی و اجتماعی دوران جاهلی ایجاد کرد و به جای آن ، طرح نظام نوین اجتماعی دینی را پی ریخت .
اساسی ترین اقدام در جهت شکل گیری امت اسلامی و تثبیت حکومت ، هجرت به مدینه بود که با پشتوانه آیات نورانی قرآن به عنوان تکلیف شرعی مورد تأیید قرار گرفت . (9) از این پس مهمترین آموزه ها در جهت ولایت مطلق ، مطرح و رسول اکرم (ص) به عنوان مسئول اعمال این ولایت و حاکمیت الهی و به مدیریت جامعه اسلامی معرفی شدند . (10)
پیامبر (ص) در پرتو تعالیم اسلام نظام اجتماعی و حکوتی خود را بر پایه تعاون و همکاری دولت و ملت قرارداد ، به عبارت دیگر مطرح کردن قانون و قدرت اجرایی در کنار اخلاق .(11)
پیامبر (ص) بر اساس آموزه های الهی ، به مسلمانان آموخت که علاوه بر دفاع از جان و مال و ناموس ، میهن ، آزادی ،‌استقلال و دین خویش ، وظیفه دارند به دفاع از ستم زدگانی برخیزند که در سایر کشورها به تنهایی از عهده دفاع و یا مقابله با متجاوز بر نمی آیند و از مسلمانان درخواست کمک می کنند .
این مدیر الهی از آغاز تا انجام عمرش میان رفتار و گفتارش تضادی دیده نشد و دشمنانش نیز او را راستگو و امین شناختند . همواره با قاطعیت به آنچه گفت و انجام داد پای فشرد .
آن حضرت در اولین اقدام اساسی خود در جهت تثبیت حکومت الهی و تأمین کننده مصالح ملی امت اسلامی منشور یگانگی خود را که مشتمل بر سه بخش بود (1-روابط مسلمانان 2-عدم تعرض بین مسلمانان و یهود 3- وحدت مسلمانان) ، تشکیل داد (12) ، که این منشور با توجه به اینکه در پانزده قرن قبل منتشر شد ، امروزه نیز برای از میان بردن مشکلات اجتماعی ، حقوقی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی مسلمانان و حتی دیگر جوامع سودمند می نمایند و براستی از مصادیق بسیار ارزشمند مدیریت الهی در همه زمینه های زندگی می باشد که امنیت عمومی و آسایش روانی مسلمانان را تضمین می کند و همچنین ترسیم خط سیر حرکت های سیاسی و اجتماعی مسلمانان و تبیین مواضع اصولی و مترقی اسلام در برخورد با ستمگران ،‌هم پیمانان و … برخی از اهداف و پیامدهای این منشور تلقی شده است.
رویه حکومت آن حضرت در ایجاد قسط و بسط عدالت را ملاطفت و بر پایه منافع عمومی و بر پایه منافع عمومی اعلام کرد . (13)و از اصل مشورت و مشارکت دادن مردم در امور سیاسی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی بهره گرفت . (14)
بر همین اساس بود که رسول خدا (ص) در اتخاذ نقشه های نظامی ، تدابیر سیاسی و … مشورت می کرد . در غزوه بدر به توجیه متخصصان امر دفاع تغییر موضع داد (15) ، و در احد رأی جوانان را که اکثریت داشت بر رأی خود و دیگران ترجیح داد (16) ، و در محاصره احزاب پیشنهاد سلمان فارسی ، در حفر خندق و شیوه تدافعی را به کار بست . (17)
این موارد و هزاران مورد دیگر از مدیریت بسیار مترقی اسلام که در این موجز نمی گنجد و همه گواه بر این ادعا که اسلام دارای مدیریتی قوی و اصولی است و شایسته است همه مدیران و کارگزاران این نظام اسلامی تا دیر نشده است از این شیوه بهره لازم را ببرند . در اداره کشور و در تعامل دیگر ملل از آن شیوه ها استفاده نمایند .

ب- سیمای مدیریت در حکومت امام علی (ع) :
هرچند امام (ع) نتوانست در خلافت چهارسال ونه ماهة خود اوضاع به هم ریختة جامعة اسلامی را به طور کامل چون زمان پیامبر(ص) سازد، ولی انحرافاتی که می رفت چهرة اسلام را نزد انسان های آزادة جهان مخدوش وتنفرآور کند ، زدود و دل های مشتاق مدینة فاضلة رسول الله (ص) را امیدوار ساخت.
امام علی (ع) در کنار توصیه به لزوم رعایت آزادی زیردستان ، حس آزادیخواهی وآزادگی، وجدان بشری وشخصیت انسانی را در طبقات محروم وزیر دست بیدار و آنها را به صیانت از آزادی تشویق می کند.(18)
از نظر امام علی (ع) کلمه آزادی صرفاً معنای مقابل بردگی نیست بلکه مقصود آزادگی وشخصیت در برابر ضعف وزبونی است . به اعتقاد امام علی (ع) انجام وظایف وتکالیف اجتماعی ، اگر ناشی از حس مسئولیت واین حس مسئولیت اگر منبعث از آزادی واستقلال کامل در اراده و عمل نباشد ، مردم معتقد به همکاری در راه خوشبختی مشترک وایجاد تمدن نخواهند بودواین اعتقاد به مسئولیت وآزادی در همکاری است که پایه و اساس سعادت اجتماع را تشکیل می دهد.(19)
رعایت حقوق افراد وجامعه ومراقبت برعدالت در توزیع غنایم وثروت ملی دیباچة حکومت و مدیریت امام (ع) بود. او به ماموران دریافت مالیات دستور می داد: وقتی برمردم وارد شدید، سلام کنید وتحیت بفرستید وبا نهایت ملایمت بگویید: بندگان خدا، ولی خدا ما را فرستاد تا اگر در اموال شما حقی برای خدا یافت می شود ، به ما تسلیم کنید. سپس از یکایک بپرسید: آیا نزد تو حقی برای خدا هست؟ اگر گفت نه ، رهایش کنید، واگر گفت آری ، بدون اجازه اش حیوان بارکش او را نگیرید واگر خواست غله را با شما قسمت کند، وی را در انتخاب قسمتی که میل دارد آزاد بگذارید… زنهار کسی را تهدید نکنیدونترسانید.(20)
امام علی (ع)با این کردار چهرة جذاب ونیک پیامبر اسلام (ص) را به مردم ، به ویژه نسل جدید، نشان داد. پرهیز از تجمل گرایی وحالت استکباری از دیگر شیوه های مدیریت امام علی (ع) بود، که در برابر شوکت کسرایی وقیصری معاویه ، چون تهی دستان وبینوایان زندگی می کرد. در روزهای گرم بیرون از دارالاماره در سایه می نشست ، مبادا مراجعه کننده ای بیاید ودر آن هوای گرم به او دسترسی پیدا نکند.
امام علی (ع) در نامه ای به والی خود در حجاز نوشت : در هر بامداد وشام ساعتی برای رسیدگی به امورمردم معین کن، خود پرسش های آن ها را پاسخ ده ونادان وگمراهشان را متوجه ساز. با دانشمندان در تماس باش، جز زبانت واسطه ای بین خود ومردم قرار مده وجز چهره ات حاجبی مپذیر.(21)
به مالک اشتر نوشت : برای ارباب رجوع وقتی را در نظر بگیر وخود به گرفتاریهای آنان رسیدگی کن .(22)
از دیگر خصایص و ویژگی مدیریت امام علی(ع) در حکومت پرهیز از حزب گرایی و خاندان محوری بود، او هرگز دوستان وخویشاوندان وخاندان خود را بردیگران مقدم نمی داشت و حاضر نبود هیچ یک از یاران و بستگانش از عنوان خلافت سوء استفاده کند. اگر بری خرید به بازار می رفت ، می کوشید کسی را بیابد که او را نشناسد.
با آن همه گرفتاریهای طاقت فرسا ذخایرگرانبهایی از معارف الهی وعلوم اسلامی در میان مردم به یادگار نهاد وچه زیبا امام خمینی (ره) در این باره می گوید: « ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی ومعنوی وبالاترین کتاب رهایی بخش بشر است ودستورات معنوی وحکومتی آن بالاترین راه نجات است ، از امام معصوم ماست .(23)
نتیجه این که امام علی (ع) نخستین مسلمانی است که در فلسفة الهی اندیشید ، به سبک استدلال آزاد و برهان منطقی سخن گفت ومسایل نوین را ، که تا آن زمان در میان فلاسفة جهان مورد توجه قرار نگرفته بود، طرح کرد.او به این امر بسیار اهمیت می داد ودر بحبوبة جنگ ها نیز به بحث علمی می پرداخت .(24)

نتیجه بحث :
در خاتمه این فصل می توان چنین نتیجه گیری کرد که مصادیق مدیریت اسلامی ، مدیریتی است که مسئولیت و سرپرستی موقعیت را به عنوان امانت الهی می پذیرد و در جهت تحقق اهداف این رسالت از هیچ نوع کوششی فرو نمی گذارد و حرکت دهنده جامعه به سوی تقوی ، عزت و سربلندی است ، همچون کوه استوار است و در مقابل مشکلات گوناگون زمانه سر خم نمی کند .
بویژه در این عصر که تولید علم و نظریه پردازی با سرعتی سرسام آور انجام می گیرد و اگر هر ملتی در این بابا کندی کند جبران آن غیر ممکن و یا بسیار مشکل است ، بنابراین پذیرفتن مدیریت دانش و پژوهش مستلزم چنین نگرشی است که اولاً توجه به هویت ملی و مذهبی داشته باشد و دیگر اینکه از منابع غنی مکتب کاملاً استفاده کرده و آنها را الگوی کار خود قرار دهد و از علوم جدید نیز غفلت نورزد.
ج- صفات وویژگیهای مدیر اسلامی :
چنانکه از سیرة رسول اکرم (ص) وامیرمومنان علی (ع) بدست می آید در مدیریت قابل قبول از نظر اسلام تنها هماهنگی نیروها وامکانات جهت تحقق اهداف سازمانی وایجادحداکثر کارآئی در محیط سازمانی مطرح نیست بلکه مدیرعلاوه برهماهنگی فعالیتها باید زمینه ساز رشد وتعالی افراد در سازمان (اعم از بعد معنوی ومادی ) باشد.
در ارتباط با چنین طرز تلقی از مدیریت افرادی که عهده دار چنین وظایف ومسئولیتهائی می شوند باید دارای صفات وویژگیهایی باشند تا بتوانندگرایش دلهای همکاران ودیگر افراد را نسبت به هدفهای موسسه تحت سرپرستی از این طریق تامین نمایند که باتوجه به اهمیت موضوع به پاره ای از این صفات وویژگیها ذیلاً اشاره می شود:
1- ایمان به خداوند متعال
نخستین واساسی ترین ویژگی برای مدیر با توجه به معیارهای اسلامی ایمان قلبی وعملی او به خداوند تبارک وتعالی است .زیرا« معیار گرایش دلهای مردم به یک نظام حکومتی ایمان وعمل صالح مسئولان آن نظام وکارگزاران آن حکومت است وخداوند تنها در پرتو اعتقاد صحیح دولتمردان ورفتار شایسته خدمتگزاران است که محبت مردمی را پشتوانه آنان قرار می دهد.»(25)
انعکاس ایمان فرد مومن در صفات ، حالات ورفتار او براساس فرمایش امام صادق (ع) بدین شرح است :
« - به هنگام شداید وسختیها سنگین وآرام باشد.
به هنگام گرفتاریها وآزمونهای ناخوش آیند دنیا بردبار باشد.
به هنگام فراخ روزی وآسایش ورفاه سپاسگزار وشاکر باشد.
بارش را به دوش دوستانش نیفکند ویا آنکه به خاطر عوالم دوستی بارگناه آنان را به دوش نکشد.
بدنش در طاعت از خدا وخدمت به خلق خداوند رنج وتعب باشد.
مردم از ناحیه او در آسایش ودارای خاطری آسوده باشند.»(26)
2-اعتقاد وتعهد در کار
اگر مدیر تمام کارهایش براساس تکلیف شرعی وبرای رضای حق باشد، مسلماً خود را در خدمت به مردم مسئول ومتهد می داند و همه کارهایش درست واخلاقی می شود: قُلْ اِنَّ صَلاتی وَنُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلّهِ رَبَ الْعالَمینَ .(27) اگر مدیر مومن وبا تقوی باشد درکارش موفق خواهد بود، چنانکه امام علی (ع) می فرماید: «تقوی کلید درستی واندوخته روز قیامت است ، آزادی است که از قید هر رقیب ، نجات است از هر بدبختی .»(28)
همچنین تعهد وغمخواری مدیر متعهد نسبت به مسلمانان دیگردر حدیث نبوی چنین آمده است : «مَنْ اَصْبَحَ وَلایَهْتَمَ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمِ = هرکس شب را به صبح رساند وهمتش خدمت به مسلمانان نباشد مسلمان نیست .»(29)
در نتیجه مدیر با تقوی و متعهد همواره خود را در معرض بازخواست خدا می بیند وتمام اعمال خود را مطابق موازین وارزشهای الهی تنظیم می نماید.
3-تخصص ومهارت
داشتن تخصص و مهارت در کار از ویژگیهای بارز مدیریت اسلامی است .تجربیات عملی نشان می دهد که اهل فن به دلیل معلومات واطلاعات تخصصی خود ، نفوذ چشمگیری در سایر افراد سازمان دارند. نتایج بررسیهای متعدد نیز این موضوع را تائید می‌کند، چنانچه افراد یک اداره قبول داشته باشند که مدیر آنان در رشتة مربوط صاحب نظر و اهل فن است ، با میل ورضایت بیشتری از او تبعیت می کنند، به نظر بعضی کارشناسان علم مدیریت ،داشتن اطلاعات ،بویژه اطلاعات ومعلومات فنی وتخصصی ،یکی از صفات تقریبا عمومی مدیر به شمار می رود.چنانچه گفته اند: تا هنگامیکه افراد واجد صلاحیت را برای پست مدیریت انتخاب نکنیم وآموزشهای لازم به آنان ندهیم ، در صد مدیران شایستة جامعه تا آن میزان نخوهد بود که بتوان مشکلات مربوط به بازسازی کشور را به نحو موثر حل کرد(30) .حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند: هرکس بدون آگاهی کاری را صورت دهد فساد آن بیش از اصلاح آن خواهد شد.(31)
4-انعطاف پذیری وپرهیز از خود محوری
توجه به نگرشها اندیشه های دیگران سبب می شود که انسان از گرایش به جزعی بودن وخود کامگی دور ماند، هر مدیری می تواند با پی بردن به اندیشه ها وپیشنهادهای همکارانش ، بهرة فراوانی به دست آورد، اما استفادة درست از نظریات دیگران باید از تواناییهای باریک تشخیص وتمیز برخوردار باشد. به طور کلی ، مدیران باید این فرمان الهی را دستور کارخود قرار دهند، آنجا که می فرماید: آنان که می شنوند سخن را پس پیروی می کنند، بهترش را ، آنانند که رهبریشان کرد خدا وآنانند دارندگان خردها.(32)
امام علی (ع) می فرمایند: وَ اِیّاکَ وَالْاَعْجابَ بِنَفْسِکَ وَالثِّقَهَ بِما یُعْجِبُکَ مِنْها وَحُبَّ الْاَطْراءِ = وبپرهیزید از خود پسندیدن و به خود پسندی مطمئن بودن و ستایش را دوست داشتن .(33)
5-تقوی واخلاص
یکی از دیگر صفتهای لازم برای مدیر اسلامی ، داشتن تقوی است ، امام علی (ع) در این باره می فرمایند:
«تقوی کلید درستی و اندوخته روز قیامت است . آزادی است از قید هر رقیب ، نجات است هر بدبختی را ».(34) مدیر باتقوا همواره خود را در معرض بازخواست خدا می بیند وتمام اعمال خود را مطابق با موازین وارزشهای الهی تنظیم می نماید. مدیر مسلمان اعمالش منحصراً برای جلب رضای خداوند متعال و خشنودی اوست ، از آنجا که در اسلام وحکومت اسلامی پذیرفتن مسئولیتهای اجتماعی یک تکلیف و یک ظیفه می باشد نه یک نقش بی جان وبی هدف لذا در چنین برداشتی ازمدیریت جهت گیریهای مدیر و فعالیتهایش برای جلب رضای یک شخص ، گروه ویا مقامی خاص نیست بلکه صرفاً برای خدا وبه خاطر رضای خالق می باشد .
6- عفو و اغماض وبخشندگی :
از دیگر ویژگیهای مدیریت اسلامی گذشت وبخشندگی از اعمال خطای همکاران ودیگر افراد مرتبط با اومی باشد .حضرت علی (ع) در فرمان معروف خود به مالک اشتر می فرمایند:« الا ای فرمانفرما ، فرمانبران تو از دو صنف بیشتر نیستد یا مسلمانند که با تو برادرند و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می باشند. همچنانکه تو را در زندگی لغزشی در پیش است آنها نیز بدون لغزش نخواهند بود پس باید با آن دیده در آنان بنگری که توقع داری خداوند در تو بنگرد.(35) خداوند متعال نیز می فرماید: « خُذِ الْعَفْوِ وَ اَمْرِ ابِالْعُرْفِ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینْ = عفو وبخشش را پیشه خود ساز و به نیکی فرمان ده واز نادانان دور نما »(36)
7-قدرت تفکر وابتکار
برای پیشرفت جامعه اسلامی به تربیت مدیرانی با درایت وپخته ومبتکر نیازمندیم . مدیران نباید در تصمیم گیری های خود شتاب ورزند و بدون فکر ومشورت وسنجیدن جوانب کار به اقدام روی آور گردند، امام علی (ع) می فرمایند:
«وَاَکْثِرْمُدارَسَهَ الْعُلَماءِ وَمُنافَثَهَ الْحُکَماءِ فی تَثْبیتِ ماصَلَحَ عَلَیهِ اَمْرُ بَلادِکْ = و با دانشمندان فراوان گفتگو کن وبا حکیمان فراوان در میان نه ، در آنچه کارشهرهایت را استوار دارد.»(37)
در متون ادب فارسی در این باب سخنان بسیاری به چشم می خورد: « … واندر هر کاری رای را فرمانبردار خرد کن واندر هر کاری که بخواهی کردن نخست با خرد مشورت کن وبه هرکاری که بخواهی کردن چون در او خواهی شدن نخست بیرون رفتن آن کار نگر وتا آخر نبینی ، اول مبین »(38) همچنین خواجه نصیرالدین طوسی چنین پند می دهد : « بارها اندیشه کن پس در قول آر، پس در فعل آر ، که احوال گردان است ».(39)ودر وصایای افلاطون به شاگر خود ارسطاطالیس می گوید: « در هیچ کار پیش از وقت آن کار مپیوند وچون به کار مشغول باشی از روی فهم وبصیرت به آن کار مشغول باش… »(40)
8-خوش رفتاری وصبرو شکیبایی
موارد بسیاری پیش می آید که براثر ناآشنایی مدیران با مفاهیم اولیه علم مدیریت ونداشتن تجربة کافی ناشکیبایی روی می دهد که زیبندةمدیران نیست . حدیثی از رسول اکرم (ص)نقل شده : « اِنّی بُعِثْتُ لِاُتِّمَ لِمَکارِمَ الْاَخْلاقْ =من برای کامل کردن اخلاق کریمه برانگیخته شدم »(41) همچنین امام علی (ع) می فرمایند: «خود را به شکیبایی عادت ده در آنچه ناخوشایند است ، که شکیبایی ورزیدن عادتی پسندیده است »(42)
عنصر المعالی به فرزند خود چنین پند می دهد: « وبه هرکاری اندر مدارانگه دار، هرکاری که به مدارا برآید جز به مدارا پیش مبر وبیداد پسند مباش وهمة سخنها را به چشم داد بین وبه گوش دادشنو تا در همه کاری حق وباطل بتوانی دیدن »(43) امام علی (ع) خطاب به محمد بن ابی بکر می فرماید: ای پسر ابی بکر با مصریان مهربان وملایم باش وهمواره دیدار کنندگان را با قیافه باز ولبان خندان دیدار کن » (44)
همچنین به مالک اشتر می فرمایند: تو باید در دلت مهر رعیت را پرورش دهی ومهربانی وخوشرفتاری ونیکویی با رعیت را در دل خود جایگزین سازی .(45)
9- سعی وجهد
مدیر مسلمان همواره در کارهایش جدی است ودر جهت تحقق اهداف سازمانی و رشد وتعالی افراد سازمان از هیچ کوششی فروگذار نمی نماید، او برای انجام کارهای مردم زمان نمی شناسد وخود را در مجموعه ساعات مقرر اداری محبوس نمی کند بلکه از هر فرصتی برای رتق وفتق امور مسلمین ودیگر افرادی که به نوعی با سازمان همکاری دارند وبرابر معیارهای اسلام حقی برآنها در نظر گرفته شده است استفاده می کند، در این مورد امیر المومنین علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند: ای مالک با تمام وسایلی که در اختیار داری وبامنتهای نیروئی که در جان تو است به جلب رضایت عموم وخرسندی جامعه بکوش .(46)
10- صداقت
مدیر اسلامی فرد صادقی در برابر همکاران ومراجعان است که تجلی عینی او صداقت در رفتار ، صداقت در گفتار وصداقت در کاربرد قوانین ومقرراتی است که برای اجرای آنها ماموریت یافته است‌.
11-متعادل بودن
از دیگر ویژگی مدیریت اسلامی تعادل اخلاقی است ، امام باقر (ع) در سفارشات خودشان به جابربن یزید جعفی می فرمایند: « بدان که دوست ما شمرده نشوی تاچنان محکم شوی که اگر همه همشریانت گردآیند وبه زبان واحد بگویند تو مرد بدی هستی مایة اندوه تو نگردد واگر همه گویند تو مرد خوبی هستی شادت نکند.››(47)
مدیر مسلمان با تعادل اخلاقی با ازدست دادن مقام ومنصب خود ویا کسب مقام ومنزلت در جامعه هیچگاه دچار تزلزل شخصیت نمی شود بلکه خدمت به مردم را وظیفه وادای تکلیف می داند چنانکه امام خمینی (ره) بارها چنین سفارشی را به کارگزاران نظام می فرمودند.
12- وفای به عهد وپیمانها
از دیگر خصایص و نمودهای عینی یک مدیر مسلمان وپایبند به اصول وارزشهای اسلامی وفا به عهد وپیمانهایی است که متعهد به انجام آن می شود که در غیر این صورت ارزش واعتبار او در محیط سازمانی خدشه دار شده وموجب بی اعتمادی همکاران نسبت به او می گردد . امام علی (ع) در فرمان مشهور خود به مالک اشتر می فرمایند:
« ای مالک به وعده ای که به مردم می دهی وفا کن همانطور که خداوند می فرماید وفا نکردن به عهد سبب خشم خداوند و مردم می گردد».(48)

فصل سوم :
علم در فرهنگ اسلامی
در ادامه بحث قبلی و با این هدف که مدیریت منابع علمی اگر به اهمیت علم و جایگاه خود در فرهنگ اسلامی واقف شود می تواند در امر تولید علم بسیار مؤثر باشد و باستناد «النّاس عَلی دینِ مُلوکِهِمْ» دیگر استادان و پژوهشگران زیردست او بویژه دانشجویان آن مرکز از او الگو بگیرند و در این راه جدیت نمایند .
در تاریخ با عظمت ایران بعد از اسلام به افرادی همچون : خواجه نظام الملک طوسی ، خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و … بر می خوریم که با کوشش و همت خود به تأسیس مراکز علمی و پذیرفتن مدیریت این منابع همت گماردند که هنوز پس از قرنها ما به عنوان یک ایرانی به آن افتخار می ورزیم و مراکز علمی همچون : دانشگاه جندی شاپور ، دانشگاه مراغه و مدارس نظامیه و مستنصریه سهم بسیار بزرگی در تولید علم و تربیت دانشمندان در عرصه جهانی داشته اند .(49)
با توجه به مقدمه ای که ذکر شد اینک برای پی بردن به این مهم و اهمیت علم در فرهنگ اسلامی باختصار به چند نمونه آن با توجه به آموزه های دینی بویژه کلام الهی اشاره می شود :
خداوند متعال برای اینکه کرامت والای خود را در مورد انسان بکار ببرد می فرماید :
«وً رًبُّکَ الْاکرَمُ ،‌اَلّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمْ ، عَلَّمَ الاِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ (50) = و پروردگار تو ، کرامتش نامحدود است از آن جهت که با قلم ،‌علم و آگاهی را به وی ارمغان داده است»
در این آیه ها خداوند تعلیم و اعطاء علم به انسان را نشانه ای از «اکرمیت» خود به انسان می داند و ضمناً به ما هشدار می دهد که نعمت علم و دانش نمایانگر والاترین کرامت الهی نسبت به بشر است .
در جای دیگر خشیّت و تقوای انسان را ویژه علما و دانشمندان معرفی می کند و می گوید :‌
«اِنَّما یخَشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ (51) = در جمع بندگان الهی ، فقط علما هستند که ترس و بیم از خداوند و حس تقوی و پرهیزگاری در دل آنها راه دارد»
خداوند متعال دانشمندان و تولید کنندگان علم را برتر و والاتر از همه رده های دیگر جامعه انسانی معرفی می کند :
«هَلْ یَسْتَویِ الّذینَ یَعْلَمونَ وَالّذینَ لا یَعْلَمونَ اِنّما یتذکر اولوالالباب (52) = آیا آنان که به سلاح علم مجهزند و افرادی که با جهل و نادانی دست به گریبانند برابرند؟!صرفاً اندیشمندانند که تفاوت عظیم و امتیاز میان آن ها را باز می یایند»
در آیه ای دیگر ، صفت مؤمن را به دانشمندان اعطاء فرموده است :
«یَرْفَعِ اللهُ الّذین آمَنوا مِنْکُمْ وَالّذینَ اوتو العلمَ دَرَجاتٍ»(53)
رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند : «طَلَبُ الْعِلمِ فَریضَةٌ علی کُلِّ مُسْلِمٍ‌(54) = دانش طلبی و علم آموزی بر هر فرد مسلمانی لازم است »
امیرمؤمنان علی (ع) فرمود : «الْعِلْمُ ممیّت الْجهلِ (55) = دانش میراننده نادانی است»
و نیز فرمود : «العِلمُ قاتِلُ الجَهل (56) = دانش کشنده نادانی است »
و باز فرمود : «العِلمُ جَمالُ لا یَخفی (57) = دانش زیبایی است که پنهان نمی ماند»
و در جای دیگر از آن امام همام نقل شده است : «العِلمُ محییِ النَّفسِ و مُنیرُ العَقلِ و مُمَیِّتُ الجَهلِ(58) = دانش ، زنده کنده جان آدمی ، نور بخش خرد و کشنده جهل است».
در این روایات ، دو عنوان «کشنده» و «میراننده» در مورد علم به کار رفته است و این به آن جهت است که وقتی علم به مطلبی حاصل شد ، جهل به آن از بین رفته و آثارش نیز محو می‌شود‌.
و نیز از آن به «زنده کننده جان آدمی» و «نور بخش خرد و عقل» تعبیر شده است ، یعنی نفس جاهل ، حیات انسانی ندارد و عقل او در ظلمت و تیرگی گرفتار است و با آمدن علم ، حیات معنوی یافته و چراغ عقل روشن می گردد و روشن می شود .
بنابراین در یک جمله می توان علم آموزی و دانش پژوهشی را از کرامت باری تعالی بحساب آورد که به هر کسی عطا فرموده است نشانه ای از مهر و عطوفت الهی را می رساند که به آن شخص عطا شده است و هر کسی که از چنین کرامتی برخوردار نیست باید بیشتر تأمل کند و به عاقبت کار بیندیشد ، که چرا از این موهبت الهی برخوردار نشده است ؟!

نتیجه گیری و پیشنهادات :
اکنون که جمهوری اسلامی ایران برای پیمودن راه توسعه و جبران عقب ماندگیهای سالیان دراز ، و در راستای عمل به رهنمودهای مقام معظم رهبری (حفظ الله التعالی علیه) و ایفاد نقش علمی ، فرهنگی و در جهت ارتقاء سطح دانش و تولید علم و کم کردن فاصله علمی در عرصه جهانی و در شأن نظام مقدس اسلامی ،‌بیش از همیشه به مدیران لایق و صاحب نظر و متعهد نیاز دارد .
مدیرانی که علاوه بر داشتن تقوا و تعهد لازم ، دارای توانائیهایی در زمینه های مختلف علمی و پژوهشی با توجه به علم روز باشند ، یافتن مهارت و تشخیص پیچیدگی های کار ، مستلزم آموزش و تفکر و تجربه کاری است .
از این رو بر کارگزاران و مسئولان عرصه های علمی فرض است که بیش از این در این بخش و تربیت و شناسایی مدیران لایق و توانا همت گمارند و موجبات ترقی و پیشرفت کشور اسلامی را فراهم آورند . زیرا با نگاهی سطحی و همچنین با توجه به آمار و ارقام منتشره هر گاه در رأس عرصه هاس علمی و مدیریت منابع آموزشی و پژوهشی افراد کاردان و مسئولیت پذیر و متعهد قرار داشته ا ند ، شکوفائی علمی و ابتکارات و خلاقیتها بیشتر بوده است و بر عکس در هر مرکز علمی که چنین افراد لایقی در رأس امور قرار نگرفته اند رکود ، بی میلی و … در آن جا سایه افکنده و روزمره گری حاکم شده است .

بنابراین پیشنهاد می شود که در کنار خیلی کارها که برای جبران این عقب ماندگی باید انجام پذیرد به این نکات نیز در راستای اهداف این مقاله توجه شود :
مدیران عرصه های آموزشی و پژوهشی از بین افرادی متخصص انتخاب شوند که اولاً علاقمند به کارشان باشند و نیز متعهد خدمت به همنوعان باشند .
در تولید علم توجه لازم به منابع غنی ملی و مکتب داشته باشند و از تفکر ترجمه ای حتی المقدور پرهیز شود .
در تولید علم از سیاست زدگی و سیاست زدایی پرهیز نمایند .
مدیران مراکز علمی و پژوهشی همت خود را بر تشویق و حمایت از تولید کنندگان علم متمرکز نمایند .
در جلساتی توجیهی و یا در قالب نوشته هایی مشتاقان به امر پژوهش و تولید علم را راهنمایی و آنها را به پرداختن به هویت ملی و اسلامی و استفاده از فرهنگ متعالی شریعت ترغیب نمایند . (تشکیل کارگاه های آموزشی بطور دائم)
شناسایی و تشویق تولید کنندگان علم در عرصه های مختلف علمی و نظریه پردازی
پرهیز از طرحهای مشابه و کلیشه ای و نهایتاً بی فایده و نظارت کافی در این مورد
پرهیز از کاغذ بازی اداری که بعضاً باعث دلسردی و شاید انصراف از کار برای تولید کنندگان علم در پی داشته باشد .
تشویق به اندیشیدن بدون دغدغه و تبین آزادی بیان در چارچوب قانون
فراهم نمودن ملزومات تولید علم از قبیل کتابخانه های تخصصی ، آزمایشگاه و کارگاه های مجهز ، دستگاههای صوتی و تصویری و … توسط مدیران دانش و پژوهش و در دسترس قرار دادن به اهلش .
شناسایی دانشجویان مستعد و خلاق و حمایت و راهنمایی آنها در تولید علم
تأمین نیازهای مادی محقق و پژوهشگر در امر تولید علم تا بتواند بدون هیچگونه تفکر اضافی به این مهم بپردازد . زیرا در دنیائی که یک ورزشکار مثلاً یک فوتبالیست در یک بازی چندین برابر بودجه یک طرح علمی را می گیرد و جامعه به راحتی با او کنار می آید ، چرا یک پژوهشگر و تولید کننده علم که در فرهنگ اسلامی آنقدر از او تقدیر و تجلیل شده است و به آن اهمیت داده اند ، در تأمین نیازهای اولیه زندگی دچار مشکل باشد؟!

..........................................................................................

پی‌نوشتها
1. دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه دهخدا ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1373 ، ج 12 ، ص 155
2. فردریک تیلور (که از او به عنوان پدر مدیریت علمی یاد می کنند)
3. بارنارد چستر ، وظیفه مدیران ، ترجمه محمد علی طوسی ، مرکز مدیریت دولتی ، تهران ، ص 20
4. ملک مدنی ، اشرف ، فرهنگ لغات و اصطلاحات علوم اداری و مدیریت ، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی ، تهران ، 1356 ، ص 5
5. عسکریان ، مصطفی ، سازمان مدیریت آموزش و پرورش ، تهران ، 1366 ، ص 66
.

.

.

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

دانلود مقاله مدیریت بر مبنای ارزش ها

دانلود مقاله مدیریت بر مبنای ارزش ها

......................................................
مولف/مترجم: مصطفی فراهانی
موضوع: مدیریت اسلامی
سال انتشار(میلادی): 2006
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال هفدهم -شماره 175
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir
چکیده: شتاب تحولات در عصر ما، به حدی است که نمی توان وقایع و رویدادهای آینده را با معادلات عادی و ساده پیش بینی کرد. تغییرات در دنیا هم چون گذشته خطی نبوده و در نتیجه باید گفت آینده ادامه گذشته نیست . پیچیدگی و رشد فزاینده پدیده ها سبب شده است دیگر نتوانیم با اتکا به تجربه ها و رویکردهای سنتی، موفقیت سازمانهای کسب و کار را در آینده تضمین کنیم. مجموع این شرایط سبب شده است صاحب نظران رویکردهای جدیدی را برای مقابله با چالشهای فوق بیاندیشند. یکی از این رویکردهای نوین، رویکرد مدیریت برمبنای ارزشها (MBV) است . در این مقاله تلاش شده است رویکرد مدیریت بر مبنای ارزشها و جایگاه آن در سازمان بررسی شود.


مقدمه
اگر چه در گذشته مقوله ارزشها، بین رویکردهای مدیریتی از اهمیت زیادی برخوردار نبود، ولی امروزه ، ارزشها در روندهای مدیریتی از نقش محوری برخوردار هستند. شکل زیر این روند تغییر را نشان می‌دهد .
این تغییر جهت در کانون توجه مدیریت، عمدتاً ناشی از تقاضای فزاینده مدیران به مسئولیت پذیری حرفه ای، کیفیت و مشتری مداری بوده است. از طرفی دنیا هم مکان نامطمئن تر و پیچیده تری شده است و مدیران نمی توانند از توجه به پیچیدگیها اجتناب کنند و برای مواجهه با پیچیدگیها به مهارتهایی از قبیل درک تئوری پیچیدگی، تئوری سیستم ها و تئوری آشوب نیازمندند. امروزه محدوده پیشرفت و رشد پیچیدگی پدیده ها (شخص، سازمان و جامعه) درونی و همراه با ساده‌سازی سطح پدیده هاست و به همین دلیل «زنگ هشدار مدیریت» بایستی به صدا درآید.
همان طور که شکل نشان می دهد، در دهه 1920 مدیریت از طریق دستورالعملها (MBI) جوابگو بود، چون تغییرات سریع نبود و راهی که کارها در گذشته انجام می گرفت برای انتقال به دیگران کافی بود. اما تا دهه 1960، تغییرات به نقطه ای رسید که انعطاف پذیری بیشتری را از سوی مدیران ایجاب می کرد. پس مدیریت بر مبنای اهداف (MBO) مطرح شد و مدیران را به این سمت و سو سوق داد تا درباره جهت گیری و انتخاب استراتژی خود به صورت توافقی عمل کنند. در سال 1986 پرای گوگین استدلال کرد که برای درک رفتار سیستم های پیچیده و پدیده های پویا بایستی آنها را از نظر ارزشی تحلیل کرد. نتیجه سالها تحقیق او تصدیق کرد کلید درک و رهبری افراد، سازمانها و جوامع، نظامهای ارزشی هستند که این مفهوم امروزه در MBV تبلور یافته است .
حرکت پدیده های خطی، ساده، بی جان و دست ساز بشر از قبیل ماشین آلات، پلها، ساختمانها را می توان از طریق نیرو ها و جاذبه های ساده مانند جاذبه زمین درک کرد. اما در مورد پدیده های زنده و پیچیده این طور نیست . در این مورد، جاذبه های قوی به جای جاذبه ساده، برای درک فرم کلی رفتار راهگشا بوده و می تواند با سطح بالایی از اطمینان پیش بینی کند چه پدیده ای اتفاق خواهد افتاد. در خصوص افراد، گروهها، سازمانها و جوامع، نظامهای ارزشی جاذبه های قوی ای هستند که فرم کلی رفتارشان را تعیین می کند. (پاول چی پندال ، 2004)
 
 
 
سیر تکامل مدیریت بر مبنای ارزشها
متناسب با نیاز روز افزون به جذب درجه های بسیار بالای پیچیدگی و عدم قطعیت در سازمانهای تجاری، رویکرد سنتی «مدیریت بر مبنای دستورالعملها» که در ابتدای قرن 20 بسیار مقبول بود، از دهة 1960 تاکنون جای خود را به «مدیریت بر مبنای اهداف» داده است و امروزه رویکرد دیگری در حال تکوین است که از آن به عنوان «مدیریت بر مبنای ارزشها» نام می‌برند.
در شکل زیر، نمایه ای از سیر تکاملی این سه رویکرد مدیریتی را ملاحظه می کنید . گفته می شود این سیر تکاملی پیامد ظهور 4 روند سازمانی در خلال دهه های اخیر است. این روند ها، سازمانها را وادار کرده اند تا به منظور حفظ قابلیتهای رقابتی خود در بازارهای بسیار متوقع و غیرقابل پیش بینی امروزی خود را با شرایط نوسازگار کنند.
این روند های چهارگانه در افزایش قابل ملاحظه پیچیدگی و عدم قطعیت در سازمانها مؤثر بوده و البته با یکدیگر پیوند متقابل دارند . این روندها عبارتند از :
-1 ضرورت بهبود کیفیت و مشتری مداری
-2 ضرورت تخصص گرایی، استقلال عمل و پاسخگویی در میان کارکنان
-3 ضرورت تبدیل «رئیسان» به رهبران و تسهیل کنندگان
-4 ضرورت ایجاد ساختارهای سازمانی «تخت تر» و چالاک تر
اگر می خواهید در بازارهای بسیار متوقع حضور پایدار داشته و قادر به رقابت باشید , باید بدانید که الگوهای صنعتی مرسوم در ابتدای قرن 20 که به تولید انبوه محصولات استاندارد شده معطوف بودند، امروزه کهنه و بی استفاده شده اند . شرایط رقابتی ایجاب می کند که فرایندهای تولید را به گونه ای بازآفرینی کنیم که اطمینان یابیم مشتری همیشه از رابطه بین قیمت، کیفیت و عملکرد کاملاً خشنود است. در موقعیت جدید، خطوط تولید باید هرچه بیشتر حالت «مقطعی – موردی » بگیرند و یا به عبارت دیگر برای مشتری و موقعیت خاص طراحی شوند. در نتیجه باید تأکید کرد که دیگر متمایز سازی محصول یا جهت گیری کسب و کار به سمت گروههای انبوه مشتریان که انتظارات و نیازمندیهای مشابهی دارند، کم کم به پایان رسیده و کارایی سابق را ندارد. بنابراین جهت گیری سازمانها به سمت ذائقه ها و نیازمندیهای متغیر مشتریان متوقع امروزی، در مقایسه با تولید انبوه محصولات استاندارد برای خریداران یا کاربرانی که قدرت خرید اندکی دارند، بسیار پیچیده تر می شود. ضرورت تخصص گرایی و استقلال عمل و پاسخگویی کارکنان و ظهور فناوری های نو از جمله رباتیک، اتوماسیون فرایند و مخابرات، تقاضا برای جهت گیری به سمت کیفیت بهتر و مشتریان منفرد را افزایش داده که این به نوبة خود سطح دانش و مهارتهای تخصصی را که بخش لاینفکی از تأمین محصولات و خدمات است افزایش می دهد .
 
 
 
 
در جدول 1، عامل مهم دیگری را نیز ملاحظه می کنید :
نمودار پیچیدگی سازمان، خطی نیست. در سمت راست شکل، نمودار پیچیدگی روند نزولی به خود می گیرد و نشان می‌دهد که مدیریت بر مبنای ارزشها به خوبی پیچیدگی سازمانی را جذب می کند و از اثرات این پیچیدگی می کاهد. به بیان دیگر سازمانی که به طور هوشمندانه ارزشهــای مشترک خود را می پذیرد، در مـقایسه با سازمانی که اهداف معینی را تعیین یا صرفاً از دستورالعملها یا آیین نامه ها پیروی می‌کند، در مدارا با خلاقیت و بهره برداری از پیچیدگی و عدم قطعیت به مراتب کارآمدتر عمل می کند.
اهداف و دستورالعملها پیچیدگی را کاهش می دهند و حتی شاید قادر به حذف کامل آن شوند (یا اثرات بد آن را بر کارکنان به صفر برسانند.) اما از افرادی که واقعاً به صورت تخصصی و خلاقانه عمل می کنند، بیشتر از این انتظار می رود . کارکنان دانش گر باید به زندگی با پیچیدگی عادت کنند و نه تنها با آن مدارا و آن را جذب کنند، بلکه از مزیتهای آن بهره ببرند . بزرگترین محدودیت «مدیریت بر مبنای اهداف» از آنجا ناشی می شود که اهداف عملیاتی به خودی خود بی معنی هستند. در واقع اهداف سازمانی فقط تا حدودی که مشتق از ارزشها و باورهای کاملاً پذیرفته شده و مشخص هستند، معنا پیدا می کنند . اگر ارزشها را با این دید ببینیم که به اقدامات ما معنا می دهند آنگاه می بینیم که اهداف عملیاتی این اقدامات را به شکل نتایج و ثمرات ملموس در می آورند.
همان طور که در جدول زیر بعد ملاحظه می کنید اهداف، ارزشها را به رفتار عملیاتی تبدیل می کنند و بدین ترتیب به ارزشها جامه عمل می پوشانند . در این مثال خاص، اصل یا ارزش «کیفیت» در صورتی که بتوان برای آن هدف مشخصی را در چارچوب زمان بندی واقعی تبیین کرد، فقط از طریق شکل ملموس دریافت گواهی نامه رسمی کیفیت درک می شود.
هنگامی که می کوشیم مدیریت بر مبنای اهداف را در سازمانی اعمال کنیم و معتقد به «کنترل سلسله مراتبی» کارکنان هستیم، تأثیر گذاری بالقوه آن به عنوان ابزاری برای انگیزش کارکنان در جهت انجام کارهای پرکیفیت خنثی می شود و کمابیش به شکل نسخه اصلاح شده مدیریت بر مبنای دستورالعملها در می آید . تعیین هدفی مانند «افزایش تولید به اندازه 9 درصد ظرف 6 ماه آینده، آن چنان تفاوتی با این ندارد که دستورالعملی با همین مضمون صادر شود. به ویژه آن که کارکنان تا حدودی که به آنها مربوط می شود، هیچ مشارکتی در تعیین این «هدف» ندارند.
سخن گفتن درباره ارزشها مطلقاً به این معنی نیست که هدفها باید فراموش شوند. ارزشها و هدفها رابطه متقابل دارند . بنابراین مدیریت بر مبنای ارزشها جایگزین مدیریت بر مبنای اهداف نمی شود، بلکه تا حدودی آن را کامل و از طریق معنا بخشیدن به آن، اجرایی شدن آن را تسهیل می کند . در واقع در همه کاربردهای مدیریت بر مبنای اهداف، نشانه هایی از توجه به ارزشها به طریقی وجود دارد . اما آنچه در مدیریت بر مبنای ارزشها پر رنگ تر می شود، نظام مند شدن این کار است . در واقع ارزشهای اساسی مشترک به «عامل های کلیدی موفقیت» تبدیل می شوند و ساختار اهداف را به عنوان واسطه های ابزاری تعیین می کنند.
(دولان و گارسیا، ترجمه وحیدی مطلق و ملکی فر، 2005)
جمع بندی
دراین مقاله سعی شد جایگاه مدیریت بر مبنای ارزشها و تاثیرات آن بر سازمانها تبیین شود. همان طور که تبیین شد، این رویکرد یکی از الزامات بقا و ماندگاری بنگاههای اقتصادی در شرایط بحرانی، پیچیده و رقابتی امروزهستند و می تواند مسیر موفقیت سازمانهای امروزی را هموار سازد. سیستم باورها و ارزشهایی که در سازمان های قرن بیستم کارایی داشت، در سازمانهای امروزی کارایی لازم را ندارد . لذا با توجه به حساسیت ها و پیچیدگی هاو الزامات فعلی محیط کسب و کار این رویکرد راهگشا خواهد بود.................

..............................................................................
فهرست مأخذ
1) Chippendale , paul (2004) , MBV – Management By Values ,
http : //www.minessence.net/ezines/ezine 19.htm
2) شیمون ال . دولان و سالوادور گارسیا، مدیریت بر پایه ارزش ها در هزاره نوین، ترجمه وحید وحیدی مطلق، عقیل ملکی فر (1384)، سایت اندیشکده وحید، http : //www.jila.net/vahid/

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

دانلود مقاله تبیین رابطه علم و دین در مدیریت اسلامی

دانلود مقاله تبیین رابطه علم و دین در مدیریت اسلامی

.............................................................................
مولف/مترجم: دکتر محمد علی رمضانی
موضوع: مدیریت اسلامی
سال انتشار(میلادی): 2009
وضعیت: تمام متن
منبع: فصلنامه مجموعه سخنرانی مدیریت اسلامی، شماره دوم، زمستان 1387، هیأت مروّجان رهبری و مدیریت اسلامی
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir
چکیده: مدیریت اسلامی از دو مفهوم عمده تشکیل می‌شود: یکی مدیریت که حکایت از یک نوع دانش بشری دارد و یکی هم پسوند اسلامی که حکایت از یک نوع گرایش دینی این دانش دارد و در واقع می توان گفت که مدیریت اسلامی حکایت از یک نوع پیوند و رابطه‌ای میان این دو مفهوم و میان علم و دین دارند. مفهوم دین 9 سطح پیدا می‌کند که شامل موارد قرآن کریم، روایات پیامبر(ص)، کتب احادیث، برداشت‌های دینی علما، رفتارهای فرهنگی و تمدنی مسلمین، دست آوردهای علمی دین، دست آوردهای عقلی دین، و دست آوردهای تجربی درباره دین می باشد. همچنین علم نیز سطوحی دارد که شامل قوانین کشف شده، علم عقلی، علم تجربی و... می باشد. برای تعریف علم دینی باید مشخص نماییم که در کدام خانه از ماتریس حاصل از تقاطع سطوح دین و علم بحث می کنیم تا مفهوم علم دینی به درستی بیان گردد. بنابراین علم دینی از یک روش شناسی کاملاً حساب شده و سنجیده و معقول برخوردار است و در این نسخه ای که دوستان هیأت مروجان رهبری و مدیریت اسلامی به دنبال آن هستند، کاملاً سنجیده شده است.
مفاهیم کلیدی: مدیریت اسلامی، علم دینی، علم، دین.


مقدمه:
پیرامون مباحث مربوط به مدیریت اسلامی به نظر بنده می رسد که جای کارهای مبنایی خیلی خالی است. از اینکه آیا اصل انقلاب اسلامی مثلاً از یک الگوی خاصی پیروی می‌کرده یا نه؟ و یا اینکه یک کار احساسی صرف بوده، مباحث زیادی مطرح شده تا اینکه مثلاً آیا اصل وجود مدیریت اسلامی یک سخن معقولی است یا خیر؟ ما مجبوریم همانطور که عرض کردم یک مقداری به عقب برگردیم، گرچه بعضی دوستانی به حمدالله آن قدر در این مباحث جلو رفتند مثل، دکتر نورمحمدی که به بحث‌های کاربردی می‌پردازند، ولی در بعضی مقاطع یا بعضی از مواضع انسان ملاحظه می‌کند که هنوز در ادبیات موضوع از این حیث دچار مشکل هستیم و در یکسری از بخش ها مطلب بیشتر است. یعنی این بحث‌های چالشی مدیریت اسلامی خیلی بیشتر است تا آن کسانی که عبور کرده باشند از این مراحل و رسیده باشند به آن مسئله کاربردی. از این جهت بنده به نظرم رسید که این بحث مبنایی که بحث ارتباط میان علم و دین است را عرض بکنم.

رابطه مدیریت و اسلام:
ما می‌دانیم که بحث مدیریت اسلامی از دو مفهوم عمده تشکیل می‌شود: یکی مدیریت که حکایت از یک نوع دانش بشری می‌کند و یکی هم پسوند اسلامی که حکایت از یک نوع گرایش دینی این دانش دارد و می‌شود گفت که مدیریت اسلامی یا هر علم دیگری که ما با پسوند اسلامی به دنبال آن باشیم مثل اقتصاد اسلامی یا جامعه شناسی اسلامی و هر علم دیگری با این پسوند، حکایت از یک نوع پیوند و رابطه‌ای میان این دو مفهوم میان علم و دین دارند. خود این بحث هم، یکی از مباحث تاریخی و دیرینه بشری است، این که میان علم و دین چه نوع ارتباطی است مورد بحث و سؤال می باشد.

تبیین مفهوم دین:
خوب ما اگر بخواهیم مثلا یک جدول ماتریسی رسم کنیم، یک ستون افقی خواهد داشت یا درست تر اینکه یک خط افقی خواهیم داشت که می‌توانیم این را تقسیم بندی به این شکلی که عرض می‌کنم داشته باشیم. ما زمانی که می‌گوییم "دینی"، مراتب و برداشت‌های مختلفی از دین به ذهنمان می‌آید. می‌خواهیم بگوئیم رابطه علم با دین چیست؟ برداشت‌های مختلف یا رویکردهای مختلف نسبت به دین می‌توان داشت. یک موقعی می‌گوئیم دین منظورمان دین عنداالله است، یعنی آنچه که خداوند برای هدایت بشر لازم می‌داند، امّا هنوز این جزء علم الهی است. هنوز هیچ تحقق و نزول خارجی پیدا نکرده و در علم الهی (لوح مکنون) محفوظ است. اگر بگوئیم آن دین است یعنی آن چه در پیش خداوند در لوح محفوظ است، این را دین تلقی کنیم حرف درستی است و حرف غلطی نیست و این یکی از مراتب دین است. طبیعتاً از این مرحله که عبور کنیم این دین از طریق وحی به افراد خاصی به اصطلاح نازل می‌شود، فرستاده می‌شود و ارسال می‌شود که آن ها را ما در عرف دین خودمان پیامبران می‌دانیم. پس آن چه که از طریق خداوند توسط وحی به قلب مبارک پیامبران علیهم السلام وارد می‌شود، اگر این را هم دینی بنامیم حرف اشتباهی نیست، این هم واقعاً دین است که طبیعتاً آن بزرگواران این دین را به زبان جاری می‌کنند و در قالب روایات و احادیث بخشی از آن، و آن بخشی که مستقیماً وحی است حداقل در دین اسلام در کتاب آسمانی متجلی می‌شود.
 پس دین یک مرحله بود و یکی وارد به قلب مبارک انبیاء شد و بعد تجلی پیدا کرد در کتاب آسمانی و سنت این بزرگواران، که سنت ایشان همان قول و فعل و تقریری است که در ادبیات دینی ما گفته می‌شود چه آن را عمل بکنند چه آن را به زبان بیاورند و چه تقریر کنند، به معنای اینکه فعلی را دیگری در حضور معصوم علیهم السلام انجام بدهد و ایشان صحه بگذارند، این ها را مجموعاً سنت می‌گوییم. آنچه که در قرآن و در روایات موجود می باشد اگر بگوییم دین است حرف درستی است و این هم یک مرحله از دین می باشد.
مرحله بعدی از دین برداشت انسان های غیرمعصوم از کتاب و سنت است. یعنی همین علما و غیرعلما در فهم متون دینی سعی می‌کنند. از این جا چه چیزی پدید می‌آید؟ علوم دینی یا همین علوم اسلامی پدید می‌آید، البته منظور ما نیت نیست مثل علم تفسیر، علم فقه، علم اخلاق، بلکه سعی علما در فهم متون دینی منجر می‌شود به همین کتاب های الهیات، فقه، کلام، عرفان، اخلاق، احکام و غیره. اگر بگوییم این ها کتاب های دینی هستند و آن چه در این ها نوشته شده این هم دین است باز هم حرف درستی است، چون ما که بعضاً انسان های غیرعالم مستقیماً از کتاب خدا ممکن است برداشت کافی نداشته باشند و یا برای ایشان از احادیث فهم به میزان کافی نباشد. این مفسران و شارحان هستند که این ها را تحلیل و پردازش می‌کنند و این متون دینی جدای از کتاب های اصلی دین مانند قرآن و روایات نیستند و کتاب های برداشت شده از آن ها می باشند.
مرحله بعدی را می توان دستاوردهای علمی دین نام گذاری نمود. یعنی آن چه که پیروان، یا در این جا مسلمین، به آموزه‌های دینی عمل کرده اند و تبدیل به یک رفتار شده است، مثلاً می‌گویند مسلمان ها در طول سال ها این کارها را انجام داده اند، و چه آن بخشی که مربوط به تمدن اسلامی است، یعنی یک بخش آن شد «فرهنگ اسلامی» و یک بخش آن می‌شود «تمدن اسلامی». تمدن اسلامی بخش سخت افزاری آن و فرهنگ اسلام بخش نرم افزاری آن می‌شود. مردم زمانی که بر اساس آموزه های یک دین رفتار کرده اند، یک فرهنگی پدید می‌آید به نام فرهنگ اسلامی یا فرهنگ مسیحی یا فرهنگ یهودی. همچنین یک سخت افزاری پدید می‌آید که همان نمادها و ساختارهای دینی است، مثل مساجد.
بخش دیگری از آموزه های علمی دین است. یعنی هر دینی یا حداقل دین مبین اسلام، خیلی پررنگ در متن خودش یک سلسله اشارات به مسایل هستی هم دار و این جهان را سعی می‌کند که شرح و تبیین کند. آیات زیادی داریم مثلاً این که از آسمان قرآن می‌فرستیم، گیاهان را این طور می‌رویانیم، هر چیز را جفت خلق کردیم، و از این دست مسایل. این توضیحاتی است که خداوند دارد از این عالم هستی و به انسان بیان می‌فرماید و شرح و توضیح می‌دهد. این ها را می توان بخشی از آموزه های علمی دین نام گذاری نمود، چراکه اگر بگوئیم این ها را دین به ما داده یا به بشر داده این هم باز حرف درستی است.
بعدها یک سری مطالعات عقلی درباره دین انجام شد، یعنی یک عده افرادی آمدند درباره دین و دین داران مطالعاتی انجام دادند، یک بخش مطالعات عقلی، درباره دین هست که به آن فلسفه دین می‌گوئیم. به تعبیر کتاب های فلسفه، دین هم در کتاب های دینی دسته بندی شده است که از یک نگاه جزء کتاب های فلسفی هم می‌شود دسته بندی شود.
باز در دوره‌های جدیدتر عده‌ای آمدند مطالعات تجربی درباره دین و دین داران انجام دادند که حاصل آن شد چیزی مثل جامعه شناسی دینی و روان شناسی دینی.
 در مجموع مفهوم دین مفهوم دین 9 سطح پیدا می‌کند که شامل موارد پیامبر(ص)، کتاب آسمانی، کتب احادیث، برداشت‌های دینی علما، رفتارهای فرهنگی و تمدنی مسلمین، دست آوردهای علمی دین، دست آوردهای عقلی دین، و دست آوردهای تجربی درباره دین می باشد. این 9 سطح ستون جدولی که در ابتدا اشاره شد را شکل می دهند. همین طور باید سطوح مختلف علم را تبیین کنیم تا آن ماتریس را درست کنیم.

تبیین مفهوم علم
علم هم یک مرحله اش همان قوانینی است که حاکم بر هستی می باشد. چون خداوند این عالم را به گونه‌ای آفریده است که یک سری قانونمندی‌هایی به آن حاکم است، چه بشر نسبت به آن ها آگاه بشود یا نشود. خیلی قانونمندی‌ها در این عالم وجود دارد که هنوز ما نفهمیدیم و ممکن است تا آخر زمان هم کسی نفهمد، ولی آن قانونمندی همان طور وجود دارد. بشر توانسته بخشی از آن قانون مندی را کشف کند. معنای کشف هم همین است، یعنی این قانون سرجای خودش وجود دارد حتی اگر ما آن را کشف نکنیم، حالا ما این را کشف می‌کنیم یعنی از آن پرده برمی داریم و آن را می‌فهمیم. در این مرحله از علم اگر بگوئیم این علم است که حاکم بر این هستی هست حرف درستی زده ایم.
یک مرحله دیگر از این علم آن تلاش عقلی است که بشر برای فهم این هستی انجام می دهد. بشر سعی می‌کند که با عقل خودش از اسرار این عالم سر در بیاورد، و به این مرحله از علم، علوم عقلی یا علوم فلسفی اطلاق می‌شود.
مرحله دیگر از علم تلاش‌های تجربی بشر برای شناخت همان قوانینی که حاکم بر هستی است می باشد و به این مرحله از علم، علوم تجربی یا سایشی اطلاق می‌شود. خود این سایش هم یک بحث عریضی در آن مطرح است، حداقل آنچه که در همین تاریخ علمی این چند قرن اخیر نشان می‌دهد حدود حداقل هشت مکتب و روش علم شناسی وجود داشته و وجود دارد، از بحث پُزیتیویسم منطقی شروع می‌شود تا بحث افراط گرایی، تا بحث انقلاب‌های علمی، تا بحث مکتب فرانکفورت، تا مکتب تفهمی و هشت روش شناختی و غیره. حدود هشت مکتب در خرد علم شناسی تجربی وجود دارد که این ها را هم باز می‌شود علم تلقی کرد، کما اینکه علم تلقی شده است.
بخشی از این علم هم تبدیل به تکنولوژی می‌شود که خود تکنولوژی هم رابطه اش با علم یک بحث بسیار مفصلی دارد که حالا تکنولوژی باعث رشد علم شده است یا علم باعث رشد تکنولوژی شده است؟ با این حال علم و تکنولوژی به شکل حلزونی باعث رشد هم دیگر می‌شوند و یک حرکت پیچش روبه بالا ایجاد می‌کنند. بحث تکنولوژی باز هم یک بخشی از بدنه علم است دست آوردهای علمی علم که به اصطلاح همین سازه‌هایی است که ما می‌گوئیم. مثلاً هواپیما، کامپیوتر، ماشین و غیره را علم ساخته است، و این ها دست آوردهای عملی علم است.
ما درباره علم هم مطالعات عقلی داریم که اسم آن می‌شود فلسفه علم.  همین طور مطالعات تجربی درباره علم داریم که می‌شود جامعه شناسی علم و روانشناسی علم.

نتیجه گیری:
بنابراین ما یک جدول و یک ماتریس خواهیم داشت که حدود 9 ستون داشت که ستون های مختلف دین بود، و از هشت سطر که از این طریق برداشت‌های مختلف از علم تشکیل شده است. حالا زمانی که می‌خواهیم بگوئیم علم رابطه اش با دین چیست، کدام یک از خانه‌های این ماتریس مورد نظرمان هست؟
گاهی همان طور که همان اول به ذهن می‌آید و اکثراً همان را می‌بینند و می‌گویند خوب این در زمان گالیله هم مطرح شد و ایشان هم یک حرف جالبی در این مورد دارد و می‌گوید که ما دو تا کتاب داریم، یکی همان کتاب تکوینی است که همین عالم طبیعت است و یکی هم عالم تشریع است که همین کتاب های آسمانی است و این ها با هم هیچ مشکلی ندارند، چرا؟ چون هر دوی آن را یک نفر نوشته است، یعنی هم تشریع از جانب خداوند است و هم تکوین از جانب اوست، و این حرف درستی است، امّا در خانه اول، یعنی آن جا که دین عندالله را داریم و با قوانین حاکم بر هستی نگاه می‌کنیم.
اما هرچه که ما به طرف دیگر جدول می‌آئیم هر کدام آن یک داستانی جدا برای خودش دارد، حتی کاملاً جدا می‌شود و مخصوصاً زمانی که وارد حیطه علم تجربی می‌شویم که خودش یک عرضی عریضی را دارد که از آن ارتباط پذیری خیلی به اصطلاح متسلب تأثیر دارد، که فقط می‌گوید مفاهیم تجربی معنادار است و غیر از این دیگر اصولاً مهمل و بیهوده است. از آن جا شروع می‌شود تا هرج و مرج روش شناختی که آقای رابینز، فیلسوف علم آمریکایی که به آن جدیدترین نسل می‌گوید. او می‌گوید علم همان چیزی است که در دانشمندان می‌گذرد، شما لذا اصلاً کاری به روش آن نداشته باشید و نباید بپرسید از کجا آورده ای؟ هرکه هرچه به عنوان علم این جا مطرح می‌کند و مردم می‌پذیرند این حرف درستی است. آقای رابینز می‌گوید اگر حتی مردم مثلاً وردهای جادوگران را که برای شفای بیماران می خوانند، این را ترجیح بدهند به پزشک متخصص، چون فهم مردم این است، بنابراین این بهتر است و هیچ دلیلی ندارد که آن علم پزشک متخصص از این وردخوانی این جادوگر بهتر است، در درمانگری بستگی دارد برای کدام یک مشتری باشد، هرکدام مشتری دارد همان درست است و نمی‌شود بگوئیم شما اشتباه می‌کنید سراغ جادوگر می‌روید و بایستی به آن پزشک متخصص مراجعه کنید.
ببینید چه عرض عریضی در این دنیای علم از اثبات گرایی و افراط گرایی که اشاره کردم به وجود می‌آید، و از آن طرف عرض عریضی که در فهم دین باز به وجود می‌آید. ما می‌خواهیم بین این دو یک هماهنگی ایجاد کنیم که از آن طرف علم دینی را استخراج کنیم. بنابراین نبایستی ساده نگری و ساده اندیشی کرد و فکر کنیم که مسئله حل شده است و علم دینی یک چیزی است که خیلی راحت می‌شود به آن دست پیدا کرد و بگوئیم که ما علم دینی را فهمیدیم. از آن طرف هم نمی‌خواهم بگویم که علم دینی دست یافتنی است یا دست نیافتنی است، فقط می‌خواستم که این نکته را ذکر نمایم که ما کاملاً با چشم باز به علم دینی نگاه کنیم. اگر خواستیم ادعا کنیم که یک علم دینی ارایه می‌کنیم، بایستی دیگران متوجه باشند که ما این تشکل را دیدیم، یعنی حداقل مثلاً این ماتریس 9×9 یا 8×9 را داریم بیان می کنیم، فکر نکنند که ما خیلی بسیط داریم فکر می‌کنیم و حالا آمده ایم یک چیزی از علم بگیریم و یک چیزی هم از دین بگیریم و به نحوی بخواهیم این ها را به یکدیگر گره بزنیم و یک چیز تلفیقی و التقاطی از آن در بیاوریم.
بنابراین علم دینی از یک روش شناسی کاملاً حساب شده و سنجیده و معقول در این نسخه ای که دوستان هیأت مروجان رهبری و مدیریت اسلامی به دنبال آن هستند، کاملاً سنجیده شده است.

 .......................................................................................................

Explanation of the Relationship Between Science and Religion in Islamic Management

Mohammad Ali Ramedhani) PhD., member of the board Imam hosein university(

Abstract:
Islamic Management is consist from two major concept: first management; which is a human science and second Islamic suffix, which is a kind of religious tendency in this science. So this can be said that Islamic management is a relationship between these two concepts from religion and science. The religion has 9 levels which consist of Holy Prophet, Holy Book, Hadith books, the clerks perceptions, Moslems cultural and civilized behaviors, scientific achievements of the Religion, Rationale achievements of the Religion, and Experimental achievements of the Religion. For defining the Religious Science we should identify in which cell of matrix concluded from cross tab of Religion and Science we are. Therefore Religious Science –in the version which followed by the council of Islamic Management and leadership- has based on a completely Articulated Methodology.
Keywords: Islamic Management, Religious Science, Science, Religion...............

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری

دانلود مقاله مدیریت اسلامی از نگاه فلسفی و عقلی

دانلود مقاله مدیریت اسلامی از نگاه فلسفی و عقلی

...........................................................................
مولف/مترجم: دکتر محمد حسین لطیفی
موضوع: مدیریت اسلامی
سال انتشار(میلادی): 2008
وضعیت: تمام متن
منبع: فصلنامه مجموعه سخنرانی های مدیریت اسلامی، شماره اول، پاییز 1387، هیأت مروّجان رهبری و مدیریت اسلامی
پابگاه علمی مدیریت و حسابداری  منبع: mba20.blog.ir
خلاصه: این مقاله که مربوط به سخنرانی جناب آقای دکتر لطیفی در جلسات هفتگی هیات مروجان رهبری و مدیریت اسلامی می باشد، سعی دارد تا به طور اختصار از نگاه فلسفی و عقلی به بیان مفروضات و مسلمات مدیریت اسلامی بپردازد که در همین راستا 11 نکته به صورت ترتیبی بیان می شود.
مفاهیم کلیدی: مدیریت اسلامی، اسلام، مدیریت، ذات شناسی، متا تئوری، نظریه پردازی.

درخصوص اصطلاح ساخته شده "مدیریت اسلامی" مطالب (مفروضات و مسلمات) مختلفی می توان عنوان کرد که با توجه به فرصت اندک به نکات زیر اشاره می گردد:
1- قبل از ورود به بحث باید دو موجودیت واژه ای را تعریف کنیم که یکی مفاهیم (Concepts) و دیگری سازه ها (Constructs) هستند. این دو موجودیت در ارتباط با سطح بندی های تئوری مطرح هستند. مفهوم (مفاهیم)، تجریدی از رخدادهای مشاهده شده می باشد. "مفهوم" واژه ای است که مشابهت ها یا جنبه های مشترک اشیاء یا رخدادها را  بازنمائی می کند (مثل واژه هائی همچون انسان، حیوان، میز، درخت، مایع و غیره) که اگر این واژه های  تجریدی (مفاهیم) ساخته نشوند، اشیاء یا رخدادهای مشاهده شده همه  نسبت به هم بسیار متفاوت، منفرد و متشخص جلوه خواهند کرد که این امر مهار معرفتی ذهن بر پدیده ها را با دشواری مواجه می گرداند و سازه ها، درعوض تجریدهای سطح بالاتری هستند که با تلفیق مفاهیم و سازه هائی که از پیچیدگی کمتری برخوردارند تولید می شوند. مثلا کلماتی همچون حق، عدل، انگیزش و حل مسئله و حل مشکل ازمقوله سازه ها هستند..
  2- با توجه به این تعاریف می توانیم عنوان کنیم که واژه اسلام یک مفهوم و واژه "مدیریت اسلامی" یک سازه می باشد که از تلفیق یک مفهوم مجردی به نام "اسلام" و یک سازه کمتر پیچیده ای به نام "مدیریت" تلفیق و ساخته شده است.
  3- ماهیت ذاتی اسلام ساخته و پرداخته بشر نیست و به عنوان یک کتاب متشکل از گزاره های وحیانی است که از عالم دیگری نازل شده است. البته تفاسیر و استنباطات عقلانی – کلامی – فلسفی که از گزاره های وحیانی اسلام و کتاب مقدس قرآن و احادیث به عمل می آید و تفصیلاتی که در طول زمان صورت می پذیرد، در یک بستر سازه ای – انسانی جاری می گردد و رنگ انسانی پیدا می کند. از آن مهمتر این که  ترکیب  زوجیتی "مدیریت اسلامی" یک سازه نسبتا پیچیده ای است  که وارد حوزه تعاملات ذهن انسانی و تصمیم گیری های معرفتی توام با آزمون و خطا می شود.
  4- از همین رو است که گفتگو و تدوین مدیریت اسلامی از نظر عاطفی و اخلاقی خیلی ساده، ولی از نظر عقلی و فلسفی و تئوریک بسیار  پیچیده  و مشکل   می باشد، زیرا اگر فرض کنیم که منبع معرفتی اسلام فقط قرآن کریم است، غیر از این که یک بار به وسیله خداوند این کتاب نازل شده، ما برای این که مدیریت اسلامی از آن استخراج کنیم باید چندین لایه آن را تفسیر و تنزیل کنیم تا وارد حوزه معرفت اجرائی ما انسان ها بشود. تازه زمانی که از حیث عقلی– فلسفی بتوان ساختار و محتوی و چارچوب توصیفی مدیریت اسلامی را تدوین کرد، بعد اخلاقی مجریان در تمسک به روح مفاهیم وحیانی از امهات مسائل مدیریت اسلامی است که باید مورد اجرا و رعایت قرار گیرد.
  5- از طرفی، از آن جا که برای اجرایی کردن  مدیریت اسلامی که ناظر بر کلیت فعالیت های اجتماعی و تمدن ساز بشر باشد، نیاز به عدم مزاحمت های محیط پیرامونی باشد، لذا با توجه به این که محیط پیرامون جهانی براساس اسلام و مدنیت اخلاقی اسلام شکل نگرفته و فرآیندهای تصمیم گیری آن براین منهج صورت      نمی گیرد، اجرای تمامیت مدیریت اسلامی در صورت تنقیح تئوریک– فلسفی آن حتی با اشکالات و کاستی هائی روبرو خواهد بود، مگر اینکه کلیه مجاری و ساختارهای اجرائی تصمیم گیری های جهانی– بین المللی اسلامی شود. در کیفیت فعلی با مفاهیم نسبیت دار مدیریت اسلامی روبرو خواهیم بود.
  6- نکته مهم تر این که وقتی صحبت از "مدیریت اسلامی" به عمل می آوریم، باید این موجودیت سازه ای، تفاوت هائی با سایر سازه ها داشته باشد. این که "مدیریت اسلامی" مشابهت هائی با سایر سازه ها داشته باشد مهم نیست و این مشابهت ها نیست که آنرا اسلامی می کند، بلکه افتراقات و تمایزات و خصوصیات منحصر به فرد آن است که این موجودیت سازه ای را به عنوان "مدیریت اسلامی" تلقی می کند که ذاتیتی را جدا از ذاتیت های دیگر ارائه می دهد.
  7- از آن جا که اسلام یک دستگاه معرفتی غایت گرا می باشد، بدین معنی که افراد انسان اسلامی با کنش ها سروکار دارد و افراد انسان اسلامی رفتار خود را باید به گونه ای تنظیم کنند تا اهداف خلق شده به وسیله افراد یا اهداف کلان مطرح شده به وسیله اسلام تحقق خارجی پیدا کند، و از طرفی، این افراد انسان اسلامی هستند که معانی را و مقاصد و اهداف خود را خلق کرده و در انتخاب های واقعی که به عمل  می آورند مشارکت می کنند.
  8- براساس مفهوم غایت گرایانه بودن اسلام و به تبع آن مدیریت اسلامی است که با توجه به ذات شناسی (نه معرفت شناسی ) اسلامی می توان عنوان کرد که وقتی که بشر اولیه به این فکر رسید احساس کرد که در تصمیم گیری های مترتب به امور زندگی کمی فراتر از خود موجود می رود، هسته بنیادی مدیریت اسلامی شروع شده است ، حتی اگر اسم اسلامی هم نداشته باشد.. یعنی وقتی که بشر به این ادراک عقلی رسید که بتواند زمان را به گذشته، حال و اینده تقسیم بندی کند رسید و به  درجه ای از خود گاهی نائل آمد، مدیریت اسلامی شروع شده است. بشر اولیه ابزاری که برای استفاده می ساخت در ابتدا آن را مصرف می کرد وبیرون می انداخت ولی در مرحله ای از حیات و بلوغ عقلی به این نتیجه رسید که ابزار استفاده شده را برای مصارف بعدی نگاه دارد و محافظت کند.از این لحظه بود که آینده وارد ذهنیت خودآگاه فرد شد و چون غایت گرائی معطوف به آینده است، پس مدیریت اسلامی معطوف به آینده است و برآن است که حیات جمعی و تمامیت دار بشر را سر و سامان بخشد.
  9- حال وقتی که از نظر تاریخی – معرفت شناختی به ادیان ابراهیمی و در رأس آن اسلام نظر می افکنیم که مدیریت اسلامی را بر مبنای مفروضات و بنیانهای وحیانی آن می خواهیم بنا کنیم  باید عنوان کرد که  به محض این که انسان حس می کند که فراتر از خودش باید ارتباط برقرار کند، مدیریت اسلامی شروع می شود. لیکن این فراتر از خود یک فضای مبهمی را در بر می گیرد. اسلام در تمامیت خام خود غیر از آن اجمالیاتی که به وسیله ائمه اطهار(ع) و پیامبر اکرم (ص) به ما رسیده هنوز به اندازه تفصیل نیافته است تا ابهامات این فراتر رفتن از خود را به ما بیاموزد. هنوزما نتوانسته ایم ادیان ابراهیمی را در شکل متبلور آن وارد آن فضاهای گنگ فراتر رفتن از خود بنمائیم و آن جا را روشن کنیم تا مدیریت اسلامی دریک ساختار مدل علمی (علت و معلولی) وارد کارزار وهدایت امور بشر شود. این، مشکل معرفت شناختی ما در ارتباط با بنیان های اسلامی است والا ذات دین اسلام نه تنها دارای چنین کفایت هائی است بلکه تعهد تامین سعادت دنیا و آخرت بشر را در بردارد.
  10- یک اصل لایتغیّر که باید در طراحی مدیریت اسلامی در نظر گرفته شود این است که هر زوجیتی که ما در عالم فکر و اندیشه (استعاره، تشبیه و ترکیبات زوجیتی و غیره) همچون مدیریت اسلامی، عینیت – ذهنیت، فیزیک – متافیزیک، شکل و معنی و یا... می سازیم، همگی در ذیل زوجیت خالق – مخلوق تعریف و معنا می شود . نوع رابطه ای که خالق با مخلوقاتش با توجه به نگاه ها و چشم اندازهای وحیانی – کلامی – فلسفی برقرار می کند که در حقیقت همان کیفیت رابطه ای است که خداوند با مخلوقاتش برقرار می کند، به عنوان طرح کلی و به اصطلاح متا- متا تئوری (Meta-Meta-theory) مدیریت اسلامی باید قرار گیرد. اگر در این گفتگو بتوانیم اجمالی از کیفیت رابطه بین خالق و مخلوق را بیان کنیم، می تواند کیفیت معرفت شناختی آن به عنوان زیر ساخت بنیادی کلیه تئوری سازی ها در حوزه مدیریت اسلامی قرار گیرد.
  11- با توجه به آن چه که در نهج البلاغه در مورد رابطه بین خالق و مخلوق (اعم از انسان و حیوان و جماد و کائناتی که بشر می شناسد یا نمی شناسد) از جانب امام علی علیه السلام  عنوان شده، می تواند بنیادی ترین مفهوم نظریه پردازی در حوزه مدیریت اسلامی قرار گیرد. ایشان در خصوص چگونگی رابطه خالق و مخلوق عنوان می فرمایند که داخل فی الاشیاء لا بالممازجه و خارج فی الاشیاء لابالمباینه (خداوند داخل همه اشیاء و خلقت هستند ولی نه به حالت امتزاج ولی خارج آن ها هستند نه به حالت تباین و مباینت). این کیفیت رابطه بین خالق و مخلوق که از امهات حقایق و نوامیس عالم است که فیزیک و متافیزیک و عینیت و ذهنیت را و دین و علم را به هم می دوزد زیر ساخت مفهومی کلیه تحقیقات در حوزه های مختلف علوم انسانی و تجربی را می تواند تغذیه کند. درک این رابطه هم به صورت تاملی – قیاسی و هم به صورت استفرائی، در تطور تکامل روحانی بشر باید صورت گیرد ولی در عین حال  به طور اجمالی درکی که از این عبارت به عمل می آوریم این است که مسائل پیچیده نیازمند به کل نگری و جزء نگری توامان در شناخت و طراحی راه حل های مواجه ی با آن ها است. این اولیه ترین هسته مدیریت اسلامی می تواند تلقی شود.  و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته..............................

 

  • پایگاه علمی مدیریت و حسابداری